تاریخ دریافت: 27 شهریور 1403،
تاریخ پذیرش: 15 شهریور 1403
چکیده
نظریۀ جامعیتِ تبعی قرآن بر دو مؤلفه مهم ذاتی بودن جامعیت و شرطی بودن عینیسازی آن در دوره بعد از رحلت رسول خدا استوار است. برابر مؤلفه نخست، جامعیت خصیصه ذاتی و درونی قرآن است که خداوند آن را به علم و حکمت خویش در این کتاب نهادینه کرده است. مؤلفه دوم بر این گزاره تأکید دارد که بعد از رحلت حضرت محمد (ص)، دستیابی به جامعیت قرآن مشروط به مراجعه به عترت (ع) برای کشف و عینی سازی جامعیت است. این نظریه از سوی اهل بیت (ع) در نمونههای متعددی تطبیق داده شده و توانمندی ایشان در عینیسازی جامعیت قرآن مورد پذیرش سایر عالمان قرار گرفته است. نمونههای تطبیقی اثباتگر این مهم هستند که دستیابی به جامعیت قرآن بدون عترت میسور نیست. این مقاله به تقریر ماهیت، رهاورد، مبانی نظریه جامعیت تبعی قرآن و ارائه نمونههایی از کاربست آن در سیره تفسیری عترت (ع) پرداخته است.
The Subordinate Integration of the Qur'an; from Theory to Application
نویسندگان [English]
Ali Rad
Associate Professor, Department of Sciences of the Qur'an, Collage of Farabi, University of Tehran
چکیده [English]
The theory of the subordinate integration of the Qur'an is based on two important components: the innateness of the integration and the conditionality of its objectification in the period after the demise of the Apostle of Allah. According to the first component, integration is the inherent and innate feature of the Qur'an, which God has institutionalized it in this book with His knowledge and wisdom. The second component emphasizes the proposition that after the demise of Prophet Muhammad (S.A.W.), access to the integration of the Qur'an is conditional upon referring to the ‘itrat (progeny of the Prophet) in order to discover and objectify integration. This theory has been applied by Ahl al-Bayt in many instances and their ability to objectify the integrity of the Qur'an has been accepted by other scholars. The applicatory examples prove that it is not possible to access the integration of the Qur'an without ‘itrat. This article deals with the description of the nature, achievement, principles of the theory of the subordinate integration of the Qur'an and presenting examples of its application in the interpretation attitude of itrat.
کلیدواژهها [English]
subordinate integration of the Qur'an, erudition of Ahl al-Bayt, heredity of the Qur'an, discovery of integration, sufficiency of the Qur'an, religious science
مراجع
آل طاووس، سید احمد، عین العبرة فی غبن العترة، قم، دار الشهاب، بی تا.
ابن حنبل، احمد، المسند، دار صادر، بیروت، بی تا.
ابن عربی، احکام القرآن، تحقیق: محمد بجاوی، بیروت، دار المعرفه، بیتا.
اسعدی، محمد، «جریان شناسی قرآن بسندگی در دو قرن اخیر (نگاهی به شبه قاره هند و کشورهای عربی)»، حدیث اندیشه، بهار و تابستان 1385، شماره 13.
اسعدی، محمد، «ریشه ها و پیشینه های جریان قرآن بسندگی در تفسیر»، مشکوة، مشهد، 1386، شماره 96 و 97.
بخاری، محمد بن حسین، الصحیح، دار الفکر، بیروت، 1981م.
کریمی، مصطفی، جامعیت وحی محمدی به گستره علم آن حضرت، معرفت، شماره60، آذر 1381ش.
کلینی، الکافی، تصحیح وتعلیق: علی أکبر الغفاری، طهران، دار الکتب الإسلامیة، 1363 ش.
کریمی، مصطفی، «قلمرو و جامعیت قرآن(از دیدگاه آیت الله معرفت)»، معرفت قرآنی، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، تهران، 1387ش، ج 5.
کریمی، مصطفی، قرآن و قلمرو شناسی دین، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، قم، 1382ش.
کلانتری، ابراهیم، نقش اهل بیت در حیات جاودانه قرآن، قبسات، شماره45، سال دوازدهم، پاییز 1386ش.
کیاهراسی، عمادالدین بن محمد، احکام القرآن، بیروت، دارالکتب العلمیة، 1405ق.
مازندرانی، محمد صالح، شرح أصول الکافی، تعلیقات: المیرزا أبو الحسن الشعرانی، ضبط وتصحیح: السید علی عاشور، الأولى، دار إحیاء التراث العربی للطباعة والنشر والتوزیع،1421ق.
مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، تصحیح السید إبراهیم المیانجی، محمد الباقر البهبودی، الثانیة المصححة، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، مؤسسة الوفاء، 1403ق.
معرفت، محمد هادی، جامعیت قرآن کریم نسبت به علوم و معارف الهی و بشری، نامه مفید، شماره6، تابستان 1375.
مفید، محمد، الارشاد، دوم، بیروت، موسسة آل البیت، 1414ق.
نصیری، علی، رابطه متقابل کتاب و سنّت، تهران، نشر پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، 1386ش.
نیشابوری، مسلم بن حجاج، الصحیح، دار الفکر، بیروت، بی تا.
الهی بخش، خادم حسین، دراسات فی الفرق القرآنیون و شبهاتهم حول السنّة، مکتبة الصدیق، طائف، 1409ق؛ نسائی، سنن النسائی، الأولى، بیروت، دار الفکر، 1930م.