تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,398 |
تعداد مقالات | 34,489 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,207,986 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,828,745 |
نظریۀ کارکردی؛ پل ارتباطی میان علم سیاست و حکمرانی سیاسی در ایران پس از انقلاب اسلامی | ||
علوم سیاسی | ||
دوره 27، شماره 2 - شماره پیاپی 106، تیر 1403، صفحه 241-269 اصل مقاله (751.68 K) | ||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22081/psq.2024.65511.2733 | ||
نویسندگان | ||
آرش رضادوست1؛ ابراهیم متقی* 2؛ کیهان برزگر3 | ||
1دانشجوی دکتری، گروه علوم سیاسی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران. | ||
2استاد، گروه علوم سیاسی، دانشگاه تهران، تهران، ایران | ||
3دانشیار، گروه علوم سیاسی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران. | ||
تاریخ دریافت: 23 آذر 1401، تاریخ بازنگری: 12 بهمن 1402، تاریخ پذیرش: 06 آبان 1403 | ||
چکیده | ||
هدف پژوهش حاضر دستیابی به ارتباط میان علم سیاست و حکمرانی ایرانی است. پیشفرض پژوهش این است که علم سیاست درکشورهای خاورمیانه، رشتهایی نوظهور (علم متأخر از کنش) تلقی میشود؛ به عبارت دیگر در این کشورها فرایند دگرگونی هنجاری در حوزههای ساختاری پیش از فضای آموزش انجام میگیرد. تأخر تاریخی ایران در فرایند مدرنیزاسیونِ جهانی، به پدیدارشدن بحرانهای متنوع، تودرتو و مضاعف در تاریخ معاصر انجامید و سنگینی این بار، نظام گذشته را فرو پاشاند و نظامی جدید با اهدافی نوظهور و متفاوت از پارادایمهای گذشته تولد یافت. نبود ارتباط میان علم سیاست و حکمرانی، بخشی از این بحران کلان است. مسئله مقالۀ پیشرو بررسی نقش علم سیاست در شکلگیری حکمرانی ایرانی است. حل این مسئله با طرح این پرسش انجام میشود که جایگاه و نقش علم سیاست در مناسبات نهادهای قدرت چگونه است و برای اجراییشدن مناسبات مؤثر میان علم سیاست و مناسبات قدرت چه باید کرد؟ به منظور تبیین و تحلیل این مسئله، پرسش اصلی مقاله اینگونه طرح میشود که «ارتباط میان علم سیاست و حکمرانی سیاسی در ایران پس از انقلاب اسلامی، در ساحتهای ساختاری و کارکردی از طریق چه فرایندی قابل ایجاد است؟» فرضیه مقاله نیز این است که «نظریههای توسعۀ بومی و الگوی پیشرفت ایرانی- اسلامی که در مقایسه با نظریههای غربی، تطابق بیشتری با فرهنگ سیاسی ایرانیان دارد، نقش مؤثری در توسعۀ ادبیات حکمرانی سیاسی بر جای خواهد گذاشت و این امر به تقویت آموزههای ساختاری انقلاب اسلامی در ایران میانجامد. پژوهش حاضر نظریهبنیان است و بررسی فرضیه و تحلیل دادهها با استفاده از نظریۀ کارکردی به آزمون نهاده میشود. ازآنجاییکه حکمرانی سیاسی، آموزهای برای ایجاد موازنه و تعادل در ساختار اجتماعی تلقی میشود، برونداد این امر چنین خواهد بود که هرگونه شکلبندی ساختاری در حوزۀ حکمرانی سیاسی و علم سیاست میتواند تأثیر خود را در آموزههای فرهنگی و اجتماعی منعکس سازد؛ ازاینرو تطابق این دو ساحت امری ضروری است و به نظر میرسد تنها از طریق دستیابی به یک نظریۀ کارکردی امکانپذیر است. | ||
کلیدواژهها | ||
علم سیاست؛ نظریۀ کارکردی؛ حکمرانی سیاسی؛ انقلاب اسلامی ایران؛ ساختار سیاسی | ||
عنوان مقاله [English] | ||
Functional Theory: A Bridge between Political Science and Governance in Iran After the Islamic Revolution | ||
نویسندگان [English] | ||
Arash RezaDoost1؛ Ebrahim Mottaghi2؛ Keyhan Barzegar3 | ||
1PhD Student, Department of Political Science, Science and Research Branch, Islamic Azad University, Tehran, Iran | ||
2Professor, Department of Political Science, University of Tehran, Tehran, Iran | ||
3Associate Professor, Department of Political Science, Science and Research Branch, Islamic Azad University, Tehran, Iran | ||
چکیده [English] | ||
This study aims to establish a link between political science and governance in Iran. The research presupposes that political science in Middle Eastern countries is an emerging discipline, where theory lags behind action. In other words, normative transformations in structural domains in these countries often precede the development of formal education in this field. Iran's delayed entry into global modernization has led to complex and layered crises in its modern history, which ultimately contributed to the collapse of the previous regime and the establishment of a new system with novel aims distinct from past paradigms. The lack of connection between political science and governance represents a key component of this overarching crisis. This article seeks to explore the role of political science in shaping Iranian governance by addressing the question: What is the place and role of political science in the dynamics of power institutions, and what steps are necessary to create an effective relationship between political science and power dynamics? The primary research question is formulated as follows: Through what processes can a connection between political science and political governance in post-Islamic Revolution Iran be established on structural and functional levels? The article hypothesizes that local development theories and the Iranian-Islamic model of progress, which resonate more closely with Iran’s political culture than Western theories, will play a significant role in advancing the literature on political governance. This development will, in turn, strengthen the structural teachings of the Islamic Revolution in Iran. This theoretical study examines the hypothesis and analyzes the data through the lens of functional theory. Since political governance is seen as a means of creating balance and stability within the social structure, the conclusion is that any structural configuration in the realms of political governance and political science will reflect its influence on cultural and social teachings. Therefore, aligning these two domains is essential and appears achievable only through the application of a functional theory. | ||
کلیدواژهها [English] | ||
Political Science, Functional Theory, Political Governance, Islamic Revolution of Iran, Political Structure | ||
مراجع | ||
ازغندی، ع.ر. (1397)، ناکارآمدی نخبگان سیاسی ایرانی بین دو انقلاب (چاپ دوم). تهران: قومس.
پهلوان، چ. ( 1373). نظام استادی در دانشگاههای ایران. گفتگو، شماره 5، صص. 122-142.
خمینی، س. ر. ا. (1379). صحیفه نور: مجموعه رهنمودهای امام خمینی (چاپ دوم). تهران: سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
دلانتی، ج.(1386). دانش در چالش (مترجم: ع. بختیاریزاده). تهران: انتشارات پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی.
رنجبر، م. (1382). بحران علم سیاست در ایران. علوم سیاسی، شماره 24، صص. 95-112.
زیباکلام، ص. (1382). سنّت و مدرنیته (چاپ پنجم). تهران: انتشارات روزنه.
سینایی، و. (1392). پژوهشهای علم سیاست و فرایند تصمیمگیری در ایران. در: مجموعه مقالات وضعیت پژوهش در علوم سیاسی و روابط بینالملل ایران. تهران: نیاک.
شریفزاده، ف.؛ قلیپور، ر. (1382). حکمرانی خوب و نقش دولت. مدیریت فرهنگ سازمانی، 1(4)، صص. 93-109.
طباطبایی، س.ج. (1399). زوال اندیشه سیاسی در ایران. تهران: انتشارات مینوی خرد.
فیرحی، د. (1398). نظام سیاسی و دولت در اسلام (چاپ دوم). تهران: انتشارات سمت.
کمالی، ع.ا. (1374). بررسی مفهوم جامعهپذیری سیاسی. تهران: انتشارات سازمان تبلیغات اسلامی.
نقیبی مفرد، ح. (1389). حکمرانی مطلوب در پرتو جهانی شدن حقوق بشر. مؤسسه مطالعات پژوهشهای حقوقی شهر دانش.
هداوند، م. (1384). حکمرانی خوب، توسعه و حقوق بشر. حقوق اساسی، شماره4، صص. 51-86.
یزدانی زازرانی، م.ر. (1391)، بررسی رابطه مفهومی و تأثیر حکمرانی بر سیاستگذاری عمومی. پژوهشهای روابط بینالملل، شماره 4، صص. 109-142.
Catlin, G. (1962). A Study of the Principles of political science. London: Allen & Unwin Ltd.
Kaufmann, D. (2003). Rethinking Governance: Empirical Lessons Challenge. London: Rut ledge.
Laski, H. (1967). A Grammar of Political. 5th ed. London: C. Allen & Unwin Ltd.
Leftwich, A. (1984). Wath is Politics. Oxford: Basil Blackwel.
Sidgwik, H. (1920). The Elements of Political science. London: Macmillan. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 84 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 106 |