تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,247 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,153 |
انجمن خورشید، یک محفل زنانه نیست | ||
پیام زن | ||
دوره 33، آبان-مسلسل-368- 1403، آبان 1403، صفحه 64-68 | ||
نوع مقاله: گفتوگو | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22081/mow.2024.76626 | ||
تاریخ دریافت: 12 آذر 1403، تاریخ پذیرش: 12 آذر 1403 | ||
اصل مقاله | ||
ادب و هنر گفتوگو با مرضیه نفری، عضو انجمن ادبی «خورشید» انجمن خورشید، یک محفل زنانه نیست الهام قاسمی
انجمنهای ادبی زیادی در طول تاریخ ایران تشکیل شده است. این انجمنها مجلس گردهمایی شاعران و نویسندگان فارسیزبان و محلی برای نقد و رشد فرهنگی جامعه هستند و هریک بنا بر رویکرد ویژه، اهداف خاصی را در حوزه ادبیات دنبال میکنند. از مهمترین کارکردهای انجمنهای ادبی، تعمیق گفتوگو و امکان نقد و ایجاد مفاهمه در جامعه، کمک به روندهای فرهنگپذیری از طریق فعالیتهای ادبی، کمک به ارتقای منزلت نویسندگان و ادیبان در جامعه، جلب حمایت ملی از ادبیات بومی، ترغیب نسل جوان به فرهنگ کتاب و کتابخوانی، ارتقای سواد و سطح علمی افراد برای تشخیص کتابهای ادبی ارزشمند اشاره کرد. این انجمنها بهصورت دوستانه و بر پایه سلایق و دیدگاههای ادبی برپا میشوند، یا بهصورت رسمی و در سطح عموم. انجمن «خورشید» محفلی است که در آن هفت بانوی نویسنده ایرانی گرد هم جمع شدند تا با همفکری درباره ادبیات داستانی، سطح ادبیات کشور را ارتقا دهند. در این شماره نشریه با خانم مرضیه نفری یکی از اعضای انجمن «خورشید» مصاحبه کردهایم.
تاریخ شکلگیری انجمن برمیگردد به اواخر سال1398. ما چند نویسنده هستیم با سابقه دوستی چند ساله که همیشه درباره کتابهایی که میخواندیم، باهم صحبت میکردیم. وقتی در جلسههای ادبی شرکت میکردیم، پس از پایان جلسه، تازه ما باهم مینشستیم و درباره مباحثی که در بستر عمومی امکان پرداختن به آن وجود نداشت، گپ میزدیم. اواخر سال1398 ویروس کرونا در کشور شیوع پیدا کرد. این اتفاق باعث شد جلسههای ادبی کنسل شود. آن زمان با توجه به موقعیتی که پیش آمده بود، تصمیم گرفتیم در فضای مجازی دور هم جمع شویم و خودمان را موظف کنیم هر ماه یک کتاب بخوانیم و باهم درباره آن گفتوگو کنیم. البته بعد از ماجرای کرونا و بازگشت به شرایط عادی، دوباره جلسههای ادبی بهصورت حضوری در مکانهای مختلف برگزار شد. ما به منزل هم میرفتیم یا در جاهایی که بستر فرهنگی فراهم بود، جلسهها را تشکیل میدادیم. از همان ابتدا و اولین جلسه تصمیم گرفتیم گزارشها، نقد و نظرهایمان را منتشر کنیم تا مطالب ماندگار شود. پس به این نتیجه رسیدیم گزارشهایمان را حرفهایتر کنیم تا خبرگزاریها آن را منتشر کنند.
یادم هست زمان تعیین اسم برای انجمن، انتخابهای زیادی داشتیم، اما از آنجایی که مفهوم نور، روشنایی و مشخص کردن مسیر مطرح بود، این اسم را انتخاب کردیم. برای ما مهم بود که در ادبیات داستانی چراغی روشن و مسیری را مشخص کنیم و پیش پای مخاطبان ادبیات قرار دهیم. البته امروز مسیر ادبیات داستانی ایران مشخص است و الحمدالله خوش میدرخشد، اما باید راه را از بیراهه بشناسیم و انجمن خورشید قصد دارد هم مسیر درست را برای مخاطبان ادبیات مشخص کند و هم بازار داستان ایرانی را گرمتر کند. کتابهای خوبی وجود دارد که دیده نشده و مورد نقد و بررسی قرار نگرفته و وقتی هفت نویسنده آن کتاب را از هفت منظر مختلف نقد و بررسی کنند، توجه خوانندگان به آن جلب میشود.
خیر. ما در ابتدا شش نفر بودیم؛ خانمها سیمه عالمی، فاطمه نفری، مرضیه نفری، مریم مطهریراد و سیده عذرا موسوی و فاطمه موسوی. خانم معصومه امیرزاده حدود یکسال و نیم است که به جمع ما پیوستند.
انتخاب اعضا در همان ابتدا براساس رفاقت و دوستی چند ساله بود و جلسههایی که برگزار میکردیم. وقتی گروه ادبی خورشید رسانهای شد، افراد زیادی درخواست عضویت در انجمن را داشتند، ولی فعلا قصد نداریم عضو جدید بپذیریم، چون با توجه به حجم کار، زیاد شدن تعداد اعضای انجمن، هماهنگیها را سخت میکند. تصمیم گرفتیم عضو جدیدی بهعنوان اعضای اصلی به انجمن اضافه نشود. گرچه در برخی جلسههای حضوری، عدهای اضافه شدند و در نقد و بررسی اثر شرکت میکنند. اعضای اصلی انجمن بهدلیل مشغلههای کاری و خانوادگی و تدریس داستاننویسی بهسختی میتوانیم برنامهای منظم بچینیم و کار نقد و بررسی را پیش ببریم.
قطعا در یک کار گروهی، براساس حجم کارها تقسیم کار انجام میشود. وقتی جلسهای برگزار میشود، گزارش جلسه را یکی از افراد مینویسد. یکی مسئول میشود که با خبرگزاریها ارتباط بگیرد. یکی مسئول مدیریت فضای مجازی میشود و ... البته اینگونه نیست که کارها به صورت جداگانه پیش برود و مثلا بگوییم خانم مرضیه نفری همیشه مسئول پیگیری باشد. تا امروز برنامه بر این اساس بوده که کارها را به صورت چرخشی بین اعضا تقسیم کردیم. همان اول سال تقسیم کار کردیم که در هر ماه چه کسی مسئول چه کاری است.
معمولا قبل از شروع سال، یعنی در فصل زمستان جلسهای برای تصویب برنامههای سال آینده برگزار میکنیم. در این جلسه هریک از اعضا موظفاند فرست پیشنهادی خودشان را ارایه و از آن دفاع کنند. مثلا من بهعنوان یکی از اعضا 10 کتاب پیشنهاد میکنم که این کتاب را به این دلیل انتخاب کردم؛ خواندم و کتاب خوبی بوده و جایزه ادبی گرفته، اما به نظرم این اثر پتانسیل این جایزه ادبی را نداشته، میخواهم شما هم آن را بخوانید و نظرتان را اعلام کنید. گاهی کتاب خوب وجود دارد، اما پتانسیل خوانش هفت نفر را ندارد. به همین خاطر خیلی وقتها گفتیم فلان کتاب، خوب است و یک نفر میتواند آن را نقد کند، اما وقتی 7 نفر میخواهند درباره آن اثر صحبت کنند آنقدر جای حرف ندارد پس آن اثر را کنار میگذاریم و نقد نمیکنیم. حالا در این انتخابها، مناسبتهای ادبی هم بیتاثیر نیست. مثلا کتاب یکی از اعضای انجمن جایزه ادبی میگیرد ، ترجیح میدهیم کتاب ایشان را مورد نقد و بررسی قرار بدهیم. البته یکسری اتفاقهای سیاسی و اجتماعی هم سبب تغییر برنامه یک ساله میشود. مثلا ماجرای «طوفان الاقصی» که مهر سال گذشته اتفاق افتاد و چون مساله فلسطین برای همه ما مهم است، مجبور شدیم در آذرماه یک جلسه حضوری به نام «کوران بیکرانه» به برنامههای انجمن اضافه کنیم و با حضور نویسندگان ایران و غرب آسیا مثل عراق، لبنان، سوریه و قطر درباره رویکرد آنها نسبت به مساله فلسطین صحبت کنیم. چون ما معتقدیم ادبیات میتواند مسیر را مشخص کند و موثر باشد. مهر امسال که سالگرد این اتفاق است، دوباره جلسه برگزار کردیم و کتابی درباره فلسطین را خواندیم و نقد کردیم.
از همان ابتدا روند کاری انجمن خورشید بر این اساس بود که بهصورت کاملا مستقل کار خودش را انجام بدهد و زیرمجموعه هیچ نهاد و سازمانی نباشد و انتفاع مالی نداشته باشد. با اینکه گزارشهای انجمن، مفصل و پر محتوا هستند، ولی برای انتشار این گزارشها وجهی دریافت نمیکنیم. بنای کار انجمن خورشید این بوده که برای رشد فضای فرهنگی و ادبی کشور قدمی برداریم؛ هم کتاب خوب بخوانیم و در امر کتابخوانی منفعل نباشیم و هم بهعنوان یک خواننده کنشگر، فعالیت کنیم و حتما نگاه نقادانه داشته باشیم.
باید همگی اعضای خورشید باهم مشورت کنند و به توافق برسند که این حمایت از طرف کجاست و چه رویکرد و چه درخواستی از ما دارد. ممکن است یک موسسه یا سازمان از ما حمایت کند، اما در قبال این حمایت بخواهد لیست کتابهایش را بر ما تحمیل کند. قطعا با چنین تحمیلی همکاری صورت نخواهد گرفت، چون اساس کار «خورشید» بر نقد تخصصی و حرفهای است و دوست نداریم نقدهای ما رویکرد و سوگیری خاصی داشته باشد. چون ما به هیچ مجموعهای وابستگی نداریم حتی کتابهایی که جوایز ادبی گرفته بهراحتی نقد کردیم و گفتیم با وجود اینکه این اثر این جایزه را گرفته، مشکلات اساسی از نظر علم داستاننویسی داشته است. راحت صحبت میکنیم، چون وامدار کسی نیستیم.
معتقدیم نویسنده باید همیشه زمان جلوتر از خودش را ببیند و در قیاس با خواننده، افق دید بازتری داشته باشد؛ مشکلات و بحرانهای جامعه را ببیند و با قلمش آنها را به تصویر بکشد و به خواننده اخطار بدهد. اگر نویسندهای نسبت به مسایل روز جامعه عقبتر یا بیتفاوت باشد، مثلا بگوید اتفاقی است که افتاده حالا نشان دادن آن زشتیها چه فایده دارد، میگوییم بله درست است که آن اتفاق قشنگ نیست، اما نشان دادن زشتی، یک جایی به ما کمک میکند و راهگشاست. امروز میگوییم در بحث زنان مشکلات و چالشهایی وجود دارد که زن ایرانی و مادر ایرانی با آن مواجه است. ما باید اول این مشکلات را ببینیم و بعد برای حل آنها چارهای بیندیشیم. اگر من بهعنوان نویسنده این مساله را بررسی کنم که نوجوان ایرانی با چه معضلهایی دست و پنجه نرم میکند و هویتش زیر سوال رفته و با این روند سال1410 اوضاع بدتر میشود، میتوانیم امروز یک راهکار کشف کنیم. پس هرجایی نویسنده جلوتر از خواننده باشد و بتواند مساله و بحران جامعه را رصد کند و راهکاری برای حل آن ارایه کند، این امر باعث رشد جامعه خواهد شد.
اولین دلیل پیوستگی ما و تشکیل انجمن خورشید، دوستی و رفاقت چند ساله بود و بعد ادبیات. اصلا قصد نداریم انجمن، فقط یک جمع زنانه باشد و مخاطبهای زنانه داشته باشد. بلکه مخاطب ما هرکسی است که ادبیات را دوست دارد و برای او دغدغه است. وقتی ادبیات را بررسی میکنیم همیشه از منظر زنانه به قضیه نگاه نمیکنیم. همه اعضای خورشید از استادان داستاننویسی هستند و کار تخصصی در حوزه ادبیات انجام میدهند، اینگونه نیست که خودمان را محدود کنیم و بگوییم مخاطب ما، فقط بانوان هستند و آنها حق استفاده از مطالب ما را دارند؛ خیر. در جلسههایی که تاکنون برگزار شده، اتفاقا استقبال آقایان خوب بوده! مثلا در جلسه «کوران بیکران» بیش از پنجاه درصد شرکتکنندگان آقایان بودند. بنابراین انجمن خورشید انجمنی است که بهطور جدی درباره ادبیات صحبت میکند و هرکس در حوزه ادبیات فعال است و دغدغه ادبیات دارد فارغ از بحث جنسیت میتواند با ما همراه باشد. البته ممکن است در سالهای آینده بحث را صرفا درباره زنان جامعه مطرح کنیم و مثلا کنشگری زن ایرانی را در داستان بررسی کنیم، اما قطعا مخاطب ما فقط خانمهای جامعه نخواهند بود. خوشبختانه حالا دیگر دیدگاه ها فراجنسیتی شده و محدودیتهای سابق از بین رفته است.
چون تا این لحظه وارد روند سخت اداری نشدیم، خدا را شکر با مشکلی روبهرو نبودیم. همچنین انجمن تاکنون دغدغه مسایل مالی، ثبت و جایگاه رسمی و داشتن مکان ثابت را نداشته و به همین خاطر مشکلی نداشتیم. الحمدالله هرجایی رفتیم، با استقبال خوبی روبهرو شدیم.
امروز محفلهای زیادی هستند که مثل انجمن خورشید دور هم جمع میشوند و درباره ادبیات صحبت میکنند. البته در این گرد آمدن و انجام کار گروهی دو مساله اهمیت دارد؛ یکی استمرار و پایداری این انجمنها و دیگری نشر مطالب مطرح شده در نشستها و دیگری نوشتن یک گزارش علمی درست برای بهتر دیده شدن انجمن.
رمز ماندگاری انجمن خورشید، داشتن هدف و نگاه مشترک است. باید برای رشد همدیگر تلاش کنیم و احترام قائل شویم. به بیرون از انجمن هم نگاه داریم که از دیگران منفعت ببریم. هدف اولیه انجمن خورشید که سبب شد دور هم جمع شویم، توسعه فردی بود. البته برای اینکه در دوران شیوع ویروس کرونا در روند کار وقفهای ایجاد نکند، انجمن دچار آسیب کمتری شود و ادبیاتمان ضعیف نشود، کار را در فضای مجازی ادامه میدادیم. ابتدا توسعه فردی بود که بعد به توسعه اجتماعی منجر شد.
بله. تا الان هم این شرایط فراهم بوده؛ چند جلسه مجازی برگزار شد که افراد مختلفی در آن شرکت کردند. به صورت حضوری هم یک جلسه در قم و دو جلسه در تهران داشتیم. همچنین جلسهای با انجمن جوزا داشتیم و کتابهایی را با حضور افراد خارج از انجمن، نقد و بررسی کردیم.
در مشورتی که اعضا باهم داشتند به این نتیجه رسیدیم این اثر برای اینکه 7نویسنده آن را مورد نقد و بررسی قرار دهند، پتانسیل خوبی دارد. کتاب خوشخوان است و در موضوع مقاومت نگاه مشترکی بین انجمن و نگاه نویسنده اثر وجود دارد که یک نگاه کلان و تمدنی است.
درباره این کتاب، نه. سالگرد «طوفان الاقصی» و مناسبتی که وجود داشت، برایمان مهمتر بود. درضمن انجمن «خورشید» قصد دارد در آینده وارد بررسی پرونده زنان نویسنده شود و مثلا پرونده خانم «بلقیس سلیمانی» را رصد کرده و تاثیر ایشان را بهعنوان زن ایرانی در ادبیات فارسی مطرح میکند. یا پرونده خانم «زویا پیرزاد» که ببینیم ایشان با ثبت روزمرگیهایش برای دیده شدن بیشتر زن ایرانی چه کمکی به ادبیات ایران کرده است. یا خانم «سیمین دانشور» چه کمکی کرده که زن مقتدر ایرانی را در زمانه استمرار خودش نشان بدهد.
فعلا حفظ انجمن و نقد آثار ادبی، کار بزرگ و مهمی است. وقتی کتابها را بررسی میکنیم، میبینیم اعضا قویتر و گزارشها پر بارتر و غنیتر شدهاند. همچنین اقبال هم بیشتر شده است. هدف بزرگتر ما این است که مسیر با روند بهتری پیش برود، کارهای کلان انجام بدهیم و از یک کتاب عبور کنیم و وارد مسایل کلان ادبیات شویم؛ مثل بررسی پرونده زنان. همچنین نه فقط یک اثر یک نویسنده بلکه پرونده کاری یک نویسنده را بررسی کنیم و در ادامه درباره جریانشناسی ادبیات جمهوری اسلامی، جریانشناسی زنان، جریانشناسی ادبیات و... کار کنیم. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 7 |