مدرس سطوح عالی حوزه علمیه مشهد و عضو هیئت علمی مرکز تخصصی آخوند خراسانی ره
تاریخ دریافت: 12 اسفند 1402،
تاریخ بازنگری: 15 فروردین 1403،
تاریخ پذیرش: 28 آذر 1403
چکیده
در تعارض بین ادله، یکی از مشکلترین موارد، حل تعارض میان بیش از دو دلیل است. مشهور اصولیان در چنین مواردی همچون تعارض دو دلیل، به سنجش رابطهها بهصورت دو به دو پرداختهاند. برخی همچون ملااحمد نراقی براساس روش مشهور به انقلاب نسبت، به سنجش بین ادلۀ متعارض پرداخته و در حل تعارض به انواع رابطهها نظر داشته است. در پژوهش پیشِرو با بررسی، تحلیل و تطبیق ایندو روش در مسئلهای فقهی که مبتلای به پنج دسته روایت متفاوت است، ادعا میشود هر دو روش با مشکل مواجهاند. روش مشهور با دو اشکال عمدۀ تعارض نتایج و تسلسل، و انقلاب نسبت با دو اشکال تعارض نتایج و ترجیح بلامرجح روبرو هستند. برای رفع این اشکالات، نظریۀ حل تعارضات چندوجهی ارائه شده است که با شناسایی ضابطههای مشخص و سیر منطقی در اجراییسازی آنها، توانسته است به حل تعارض بین ادلۀ متعارض متعدد پرداخته و با مشکلات مطرحشده مواجه نشود. این روش حل تعارض نیز در مسئلۀ فقهی مطرحشده، بهصورت کامل تطبیق داده شده است.
In a conflict between evidence, a conflict of more than two reasons is one of the most difficult cases to resolve. In such cases, such as the conflict of two reasons, the most famous Uṣūlīyīn have evaluated the relationships in pairs. Some Scholars, such as Mullā Aḥmad Narāqī, have considered the evaluation of conflicting evidence based on the method known as Inqlilāb-e Nisbat and have considered various types of relationships in resolving conflicts. By examining, analyzing, and comparing these two methods in a jurisprudential issue that is affected by five different categories of narrations, the present study has been shown that both methods face problems. The famous method faces two major problems, conflict of results and sequence. The Inqlilāb-e Nisbat also faces two problems, conflict of results and Tarjīḥ Bilā Murajjaḥ. To address these problems, a multifaceted conflict resolution theory has been proposed, which, by identifying specific criteria and a logical process in their implementation, it has been able to resolve conflicts between multiple conflicting evidence and avoid the problems raised. This method of conflict resolution has also been fully applied to the jurisprudential issue raised.
کلیدواژهها [English]
Methodology of Uṣūl, Inqlilāb-e Nisbat, Multifaceted Conflict, Evaluative Comparison of Conflicting Evidence
سبزواری، محمدباقر. (1423ق). کفایة الأحکام. قم: دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم.
شاکری، بلال و فخلعی، محمدتقی و حائری، محمدحسن. (1402). «تحلیل فقهی نجسشدن آب کر و قلیل براساس ضوابط نسبتسنجی منطبق بر نظریه انقلاب نسبت»، فقه، سال 30، شماره 114.
شاکری، بلال و فخلعی، محمدتقی و حائری، محمدحسن. (1399). «ماهیت انقلاب نسبت (نگاهی نو به روششناسی ملااحمد نراقی در حل تعارضات)»، پژهشهایاصولی، سال 7، شماره 24.
شاکری، بلال و فخلعی. (1399). «محمدتقی، واکاوی قاعدۀ تبعیض در حجیت»، جستارهایفقهی و اصولی، شماره 18.
شاکری، بلال. (1397). «بازخوانی مبانی مؤثر در نظریۀ انقلاب نسبت»، فقهو اصول، شماره 115.
شاکری، بلال. (1396). «ضابطهمندسازی نظریۀ انقلاب نسبت»، جستارهای فقهی و اصولی، شماره 6.