تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,398 |
تعداد مقالات | 34,489 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,205,469 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,827,861 |
همسری و مادری، مهمترین زیر ساخت حکمرانی دینی | ||
پیام زن | ||
دوره 33، آذر-مسلسل-369-1403، آذر 1403، صفحه 16-19 | ||
نوع مقاله: گفتوگو | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22081/mow.2024.76787 | ||
تاریخ دریافت: 18 دی 1403، تاریخ پذیرش: 18 دی 1403 | ||
اصل مقاله | ||
پرونده ویژه راهکارهای بازگشت زنان به عرصه حکمرانی در گفتوگو با رییس مرکز تحقیقات اسلامی مجلس
همسری و مادری، مهمترین زیرساخت حکمرانی دینی مینا امین
حکمرانی زنان و ایفای نقشهای مهم مادری و همسری، یکی از مسایل بحثبرانگیز حوزه زنان است. زنان ایران اسلامی نشان دادهاند در مبارزات منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی و دوران هشت ساله دفاع مقدس، کنار نقشهای مادری و همسری، توانستند دوشادوش مردان در صحنه باشند و از هیچ تلاشی دریغ نکردهاند. حال این سوال مطرح است مادری یا همسری، تضاد و تخالفی با حضور زن در فضای حکمرانی کشور دارد؟ رییس مرکز تحقیقات مجلس شورای اسلامی معتقد است نقش همسری و مادری نهتنها مانع حکمرانی نیست، بلکه اولین و مهمترین زیرساخت حکمرانی دینی است. گفتوگو با حجتالاسلاموالمسلمین «علی نهاوندی» رییس مرکز تحقیقات اسلامی مجلس را در ادامه میخوانید.
حکمرانی، مفهوم تازهای است که در بافتار مباحث توسعه و اقتصاد، ظهور و رشد پیدا کرده و در سطح مدیریتهای کلان اجتماعی، چشماندازهای تازهای پیشِ روی افق اندیشمندان اجتماعی قرار داده است. این مفهوم مانند بسیاری از مفاهیم دیگر، طبعی قلمروگریز دارد و توانسته توانمندی خود برای رویارویی با مسایل و چالشهای فرابخشی در دیگر حوزهها را نمایان کند. در نظر گرفتن سایر نقشهای اجتماعی در کنار نقش حاکمیت و شیوه تشریک مساعی همه ذینفعان در چالشها و مسایل اجتماعی از مهمترین ارکان حکمرانی است. به تعبیر رایج، انگاره ما از حکمرانی شامل فرآیند قاعدهگذاری، اجرای قواعد، بررسی، نظارت و کاربست بازخوردها با اعمال قدرت مشروع، به منظور دستیابی به هدفی مشترک برای همه کنشگران و ذینفعان در چارچوب ارزشها و هنجارها در یک سازمان یا یک کشور است. اصل اساسی در حکمرانی دینی که پایه موفقیت و مایه پایداری نظام اسلامی است، توجه به فرهنگ از یکسو و تنظیمگری براساس ضوابط فقهی بهعنوان قاعدهسازی حکمرانی و نظارت بر آن است. فرهنگ از قلمروهایی است که حکمرانی، پیوندی همگن و خوشایند با آن یافته و امروزه بیش از سایر حوزههای نظام اسلامی، گرفتار چالشِ تعیین نقش قدرت حاکم بر آن است؛ چون حوزه فرهنگ، اساسا جزء ماهوی نظام اسلامی با خوانش ولایی آن بوده و این حوزه در ایجاد و بقای نظام اسلامی، همانند خون برای کالبد و هوا برای تنفس انسان است. از اینرو نیازمند قاعدهمندی منطبق بر دستگاه فقاهت است. طراحی حکمرانی فرهنگی از منظر فقه، حاکی از این است که نظام ولایت فقیه با تکیه بر فقه و فقها در جامعهای که حکومت اسلامی در آن تشکیل شده، احکام الهی در حوزه فرهنگ را با محوریت مردم، ساری و جاری کرده است. مثلا فقه به آنها میگوید خانواده چهطور ایجاد میشود؟ وظایف مادر و پدر در خانواده چیست؟ وظیفه و حقوق زن بهعنوان مادر و همسر چیست؟ خانواده چگونه منحل میشود؟ اگر خانواده با بحران مواجه شد، چگونه باید آن را رفع کرد؟
از منظر نظام هنجارساز فقهی، کار بزرگ فقه و فقیه این است که شبکه جامعه اجتماعی مردمی را طراحی کرده و با تنظیم فرآیندها، وظیفه هر فرد را تعیین کند. به عبارت دیگر در مقیاس کلان، علم راهبردی اسلام در تمدن اسلامی، فقه است. فقه میگوید کدامیک از امورات فرهنگی باید توسط مرد، زن یا مشترک انجام شود و نهاد خانواده که حلقه واسط زنجیره حکمرانی فرهنگی است، چه جایگاهی دارد. اصول حکمرانی مورد نظر قرآن، مبتنیبر جهانبینی الهی و اهداف حکومت اسلامی مانند حاکمیت خداوند بر جهان و انسان است و تنها ناظر به شکل حکومت و تدبیر امور دنیوی نیست. با این توضیح که ابعاد و اضلاع اصلی حکمرانی شامل پایبندی به قانون، عملکرد دولت، مشارکت، رهبری، چشماندازی است که بُعد پایبندی به قانون شامل مولفههای (کنترل فساد، شفافیت، ثبات سیاسی، کیفیت قوانین و عدالت)، بُعد عملکرد دولت از مولفههای (پاسخگویی، اثربخشی و کارایی، برنامهریزی)، بُعد مشارکت از مولفه (مشارکت مردم در تصمیمگیری)، بُعد رهبری از مولفههای (توانمندسازی و توسعه خلاقانه، وظایف رهبری و مسئولیتپذیری) و بُعد چشمانداز از مولفه (تعیین رویکرد و آرمانهای سیاسی و اقتصادی) تشکیل شده است.
آیا زنان برای حکمرانی توانمندند؟ ابتدا باید حکمرانی زنان را بازنمایی، کشف و شاخصگذاری کنید. بستگی دارد در حکمرانی دینی چه نقشی برای زنان قائل باشید و منظورتان از توانمندی زنان چه باشد. در حکمرانی غیر از نهاد دولت، برای نهاد امت بهعنوان رکن اساسی قدرت درونی، اهمیت ویژهای قائلاند. بزرگترین نهاد مردمی از خانواده آغاز شده و شکل میگیرد که در فرهنگ دینی با کلیدواژه «بیت» از آن یاد میشود. نظام قدرتمند تربیت توحیدی با محوریت و مربیگری زن در این شبکه عظیم تعریف میشود. قدرت بینظیر زن در دو بخش تعالی و انحطاط خانواده و به همین منوال تربیت نسلی، مفید و موثر یا مضر و خسارتبار است. زنی که از راه غیرمشروع به این کانون لطمه میزند و سقط جنین را افتخار میداند با زنی که تولد فرزند را موهبت الهی دانسته و برای تربیت فرزندان و حفظ آرامش خانواده تلاش میکند و آن را توفیق الهی میداند، متفاوت است و در فرآیند شکلگیری قدرت درونی نظام کاری مفید و موثر انجام داده است. زنان بهعنوان تولیدکنندگان فرهنگ در جامعه، دمنده روح حیات در کالبد سخت تمدن اسلامی و حکمرانی دینی به شمار میروند. این نکته را هم متذکر شوم که در حدیث منسوب به نبی گرامی اسلام که در کتابها و منابع اهل سنت ذکر شده، آمده «لَنْ یُفْلِحَ قَوْمٌ وَلَّوْا أَمْرَهُمُ امْرَأَةً» قومی که زمام امورش را به دست زنی بسپارد، هرگز رستگار نخواهد شد؛ علاوهبر مشکل سندی، از نظر دلالی تنها بر منع زن برای تصدی منصب امامت عظمی، رهبری و زعامت بر هر قومی نظر دارد و شامل موارد متناسب با حوزههای آنها نمیشود.
به پیروزی انقلاب اسلامی و حضور زنان در عرصه سیاسی و اجتماعی اشاره کردید که همین مدل در دوره دفاع مقدس هم تکرار شد. اگر آن دوره مدل و الگوی مفیدی برای حضور زنان در ساحت حکمرانی است، پس باید آن را احیا کنیم. شاخص زنان در دوران پیروزی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس تولید قدرت ایمانی، ایجاد صلابت، تقویت فرهنگ ایثار، حیا، عفاف، انسجام و اتحاد، آرامش و امنیت روانی، حمایت از همسر و فرزندان در راه آرمانها، امنیت روانی، توسعه معنویت و... بود. این معیارها باید از طرف جامعه زنان باز تولید شود.
این مساله نیاز به تحقیق میدانی و پیمایشی دارد. در مقایسه با سالهای قبل از انقلاب و نسبت به دیگر کشورهای اسلامی، جامعه بانوان ایران در عرصههای علمی، ورزشی، فرهنگی و بهخصوص سیاسی و حتی بینالمللی خوش درخشیدند. نمونه واضح و عینی کنونی، پیش قراولی آنان در اهدای پول و طلا در ماجرای کمک به محور مقاومت، غزه و لبنان است. همچنین حضور معنادار، در شرایط پر خطر مواجهه با رژیم منحوس صهیونیستی در نماز جمعه با فرزندان خود بود. به نظرم حضور زنان ما الگوی سیاسی برای بانوان کشورهای اسلامی دیگر است.
اگر نهاد مردم در حکمرانی مهم دانسته شود و سبک زندگی و محیط پرورش نسل یعنی خانواده از جایگاه مهمی برخوردار باشد، اولین وظیفه زنان، تولید قدرت درونی با تربیت و تولید نسل توانمند است. امروز بارهای سنگینی مانند مسایل ازدواج، طلاق، اشتغال، اعتیاد، هزینه تحصیل، تربیت نسلی که شبکههای اجتماعی و فضای مجازی در فرآیند آن اخلال میکنند، سربازی، مسکن و... سنگینی خود را بر کانون خانواده تحمیل کردهاند و پایه قدرت نهاد مردمی دچار آسیب جدی است که سنگ صبور این مشکلات، بیشتر زنان متعهدند.
برخی از راهکارها حمایتی، قانونی و برخی دیگر فرهنگی است. اگر جایگاه زن در سریالها و فیلمها ضربه بخورد و نقش اثرگذاری در فرهنگ مدیریت خانواده برایش قائل نباشیم، نمیتوانیم توقع قدرت درونی در حکمرانی داشته باشیم. اگر قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت را تصویب و در اجرای آن تعلل کنیم و در موضوعات حمایتی سهمی برای مادر جامعه قائل نباشیم، نمیتوانیم منتظر نقش زنان در حکمرانی باشیم. ازدواج آسان و پایدار، کاهش طلاق، توجه به زنان خانهدار، جلوگیری از خشونت علیه زنان، حمایت از زنان شاغل و... گوشهای از راهحل بازگشت زن به ایفای نقش کلیدی در عرصه حکمرانی است.
الگوی سوم زن مسلمان، ایثار و شهادت، جهاد و مقاومت، نقشآفرینی در تمدن نوین اسلامی، کنشگری سیاسی، حضور در عرصههای علمی، تربیت نسل انقلابی، سلامت و فرزندآوری و... است که مرد تراز هم در آفرینش چنین ابعاد قدرتی، همراه و همگام زن مومن است.
بررسی کمی و کیفی ادله فقهی مربوط به مسایل زن و خانواده نشان میدهد منطق فقه امامیه، در این بخش از فقه، بهخصوص موضوعهای پربسامد فرهنگی مانند محرم و نامحرم، ولایت پدر و جد، خانواده و بسیاری از حقوق مدنی و اجتماعی خانواده، بر مداخله حداکثری در حکمرانی، نقشی فعال و کنشگر قلمداد شده است. به همین دلیل نقش همسری و مادری نهتنها مانع حکمرانی نیست، بلکه اولین و مهمترین زیرساخت حکمرانی دینی است. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 7 |