
تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,478 |
تعداد مقالات | 35,337 |
تعداد مشاهده مقاله | 14,342,274 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 6,424,012 |
بررسی مسئله «لحوق بدن به نفس» در معاد جسمانی از دیدگاه علامه طباطبایی | ||
فصلنامه علمی پژوهشی آیین حکمت | ||
دوره 16، شماره 4 - شماره پیاپی 62، دی 1403، صفحه 24-7 اصل مقاله (1.66 M) | ||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22081/pwq.2025.33998.230 | ||
نویسنده | ||
محسن ابراهیمی* | ||
دکتری، گروه فلسفه، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران | ||
تاریخ دریافت: 07 دی 1394، تاریخ بازنگری: 01 تیر 1398، تاریخ پذیرش: 02 خرداد 1404 | ||
چکیده | ||
دیدگاه علامه طباطبایی در ارتباط با معاد جسمانی و پذیرش نظر ملاصدرا از سوی ایشان، یکی از موارد محل بحث و اختلاف در میان شاگردان ایشان و اندیشمندان معاصر است. دلیل این امر، از یکسو، نقل قولی از مخالفت ایشان با نظر ملاصدرا و از سوی دیگر، تعبیر به کار رفته در آثار ایشان دال بر «لحوق بدن به نفس» است، از همینرو، برخی، نظر ایشان را مخالف با ملاصدرا و گاه منطبق بر نظریه مدرس زنوزی دانستهاند؛ اما از دیدگاه پژوهش حاضر، توجه به قرائن خارجی و سخنان نقلشده از علامه، نشاندهنده نادرست بودن این نگاه و هماهنگ بودن دیدگاه ایشان، با نظر صدرالمتألهین در خصوص معاد جسمانی است. معاد جسمانی از نگاه ایشان، نوعی حرکت استکمالی و اشتدادی است و از همینرو، نمیتوان آن را بازگشت به مرتبه قوه و انفعال تفسیر کرد و از سوی دیگر، ایشان بر طبق نظریۀ روح المعانی، معنای حقیقی الفاظ را منحصر در مصداق مادی آن نمیدانند. در این بین، آنچه اصل برای تفسیر سخنان ایشان قرار میگیرد، دیدگاه ایشان در بحث از قوه و فعل است که بر طبق حرکت جوهری بیان میکنند وجود بالقوه و وجود بالفعل، موجود به وجود واحد هستند و انسان، وجود واحد سیّال و مستمری است که در آن، نفس و بدن با یکدیگر متحد هستند و لذا فرض جدایی و انفکاک بدن از نفس ممتنع است. این امر، شاهدی معتبر بر نادرستی این تفسیر است که لحوق بدن از نفس را به معنای جدایی بدن از نفس و سپس الحاق آن به نفس در روز قیامت تفسیر میکند. با این حال، رجوع به سخنان علامه، مشخص میکند که لحوق بدن به نفس، به معنای زائل شدن ملکات و صفات قسری برای نفس در برزخ و ایجاد بدن متناسب با کمالات و صفات عقلی نفس در روز قیامت است. از نگاه ایشان، سیر حرکت جوهری بدن، به معنای ایجاد بدنی متناسب با ملکات و صفات برزخی و صفات قابل زوال و سپس حرکت به سوی ایجاد بدنی متناسب با صفات و ملکات عقلی و صورت ذاتی سعادت و یا شقاوت برای انسان در روز قیامت است. لحوق نامیدن این امر، از آن جهت است که بدن در برزخ، مراحل تبدّل و تکامل مختلف را -براساس اعمال و رفتاری که انجام داده- طی میکند تا در نهایت به صورت بدنی دائمی و ابدی براساس صورت عقلی ایجاد و انشاء میشود و از همینرو، بدن اخروی، مماثل بدن دنیوی است و نه عین آن. دیدگاه مذکور، هماهنگ و منطبق با دیدگاه ملاصدرا در بحث از معاد جسمانی است که در بحث معاد جسمانی، دخالت عنصر را در بدن انسان نفی کرده و بیان میکند که در هر نشئهای متناسب با آن، نفس، بدنی را برای خود ایجاد میکند. | ||
کلیدواژهها | ||
لحوق بدن به نفس؛ علامه طباطبایی؛ ملاصدرا؛ معاد جسمانی؛ نفس؛ حرکت جوهری | ||
عنوان مقاله [English] | ||
An Examination of the Issue of The Body’s Attainment to the Soul (Lohuq Badan be Nafs) in Corporeal Resurrection (Ma‘ad Jismani) from the Perspective of Allamah Tabatabai | ||
نویسندگان [English] | ||
Mohsen Ebrahimi | ||
PhD. Department of philosophy, University of lsfahan, lsfahan, Iran | ||
چکیده [English] | ||
Allamah Tabatabai’s stance on corporeal resurrection (ma‘ad jismani) and his acceptance of Mulla Sadra’s view have been subjects of debate and disagreement among his students and contemporary scholars. This is due, on one hand, to reports of his opposition to Mulla Sadra’s position and, on the other, to his use of the term “lohuq badan be nafs” (the body’s attainment to the soul) in his works. Consequently, some have interpreted his view as contrary to Mulla Sadra’s, occasionally aligning it with the theory of Modarres Zonuzi. However, the present study argues, based on external evidence and reported statements from Allamah, that this interpretation is incorrect and that his perspective aligns with Sadr Muta’allihin’s view on corporeal resurrection. From Allamah’s perspective, corporeal resurrection is a form of progressive and intensifying motion (harakat ishtidadiyya), which cannot be interpreted as a regression to the stage of potentiality (quwwah) and passivity (infi‘al). Additionally, in accordance with the theory of Ruh Ma‘ani (the Spirit of Meanings), he does not confine the true meaning of words to their material referents. The key to interpreting his statements lies in his perspective on potentiality (quwwah) and actuality (fi‘l), which is articulated through substantial motion (harakat jawhariyya). According to this view, potential existence (wujud bi al-quwwah) and actual existence (wujud bi al-fi‘l) are united in a single existence, and human beings possess a continuous and fluid existence wherein the soul (nafs) and body (badan) are unified. Thus, the separation (infikak) of the body from the soul is impossible. This serves as strong evidence against the interpretation that lohuq badan be nafs implies the body’s detachment from the soul and subsequent reattachment on the Day of Resurrection (yawm qiyamah). Rather, a review of Allamah’s statements clarifies that lohuq badan be nafs refers to the elimination of the soul’s acquired dispositions (malakah) and coercive attributes (sifat qasri) in the intermediary realm (barzakh) and the formation of a body commensurate with the soul’s intellectual perfections (kamalat ‘aqliyya) on the Day of Resurrection. According to him, the trajectory of the body’s substantial motion entails the development of a body suited to the dispositions and attributes of the barzakh, followed by progression toward the formation of a body aligned with rational attributes (sefat ‘aqliyya) and the essential forms (suwar dhātiyya) of human felicity (sa‘ādah) or wretchedness (shaqāwah) in the Hereafter (akhirah). The term lohuq (attainment) is used because, in the barzakh, the body undergoes various stages of transformation and perfection (takāmul)—based on one’s deeds—until it ultimately assumes a permanent and eternal form (badan abadi) in accordance with the intellectual form (surah ‘aqliyya). Thus, the Hereafter’s body corresponds (mumāthil) to the worldly body but is not identical (‘ayn) to it. This view aligns with Mulla Sadra’s perspective on corporeal resurrection, wherein he denies the role of material elements (‘unsur) in the human body and asserts that the soul, in each realm (nash’ah), generates a body appropriate to that realm. | ||
کلیدواژهها [English] | ||
Lohuq badan be nafs, Allamah Tabatabai, Mulla Sadra, corporeal resurrection (ma‘ad jismani), soul (nafs), substantial motion (harakat jawhari) | ||
مراجع | ||
قرآن کریم.
ابراهیمی دینانی، غلامحسین (1389). درخشش ابن رشد در حکمت مشاء. تهران: طرح نو.
ابنسینا (1404). الشفاء. مصصح سعید زاید. قم: کتابخانه آیتالله مرعشی.
اکبریان، رضا؛ عارفی شیرازی، محمداسحاق (1389). معاد جسمانی از نظر آقا علی مدرس زنوزی و علامه طباطبایی. آموزههای فلسفه اسلامی، شماره 9، ص39-54.
پویان، مرتضی (1388). معاد جسمانی در حکمت متعالیه (اثبات معاد جسمانی از نگرگاه صدرالمتألهین و نقد دلایل مخالفان). قم: بوستان کتاب.
جمعی از نویسندگان (1381). مرزبان وحی و خرد. قم: بوستان کتاب.
جوادی آملی، عبدالله (1386). تفسیر موضوعی (معاد در قرآن). قم: اسراء، ج4، چاپ پنجم.
حسنزاده آملى، حسن (1385). عیون مسائل النفس و سرح العیون فی شرح العیون. تهران: امیرکبیر، چاپ دوم.
حلّی، حسن بن یوسف (1413ق). کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد. تصحیح و حاشیه حسن حسنزاده آملی. قم: مؤسسه النشر الإسلامی، چاپ چهارم.
خوشصحبت، مرتضی (1393). معاد جسمانی از منظر علامه طباطبائی با تأکید بر تفسیر المیزان. معرفت کلامی، 5(12)، ص35-57
صدرالدین شیرازى، محمد بن ابراهیم (1981). الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیه. بیروت: دار احیاء التراث العربی، ج2، 9، چاپ سوم.
طباطبایی، سید محمدحسین (1360). مهر تابان. قم: باقرالعلوم(ع).
طباطبایی، سید محمدحسین (1364). بدایه الحکمه. قم: موسسه النشر الاسلامی التابعه لجماعه المدرسین بقم.
طباطبایی، سید محمدحسین (1370). نهایة الحکمة. قم: موسسه النشر الاسلامی التابعه لجماعه المدرسین بقم.، چاپ دوازدهم.
طباطبایی، سید محمدحسین (1371). المیزان فی تفسیر القرآن. قم: اسماعلیان، ج1، 2، 10، 17، چاپ دوم.
طباطبایی، سید محمدحسین (1387). اصول فلسفه رئالیسم. قم: موسسه بوستان کتاب، ج1، چاپ دوم،.
طباطبایی، سید محمدحسین (1388). شیعه در اسلام. قم: موسسه بوستان کتاب، چاپ پنجم.
طباطبایی، سید محمدحسین (1389). رسالة لب اللباب فی سیر و سلوک أولی الألباب. مصحح محمدحسین حسینى طهرانى. بیروت: دار المحجة البیضاء.
طباطبایی، سید محمدحسین (1413ق). تفسیر البیان فی الموافقة بین الحدیث و القرآن. مصحح اصغر ارادتى. بیروت: دارالتعارف للمطبوعات.
طباطبایی، سید محمدحسین (1415ق). الرسائل التوحیدیة. بیروت: موسسه النعمان.
طباطبایی، سید محمدحسین (بیتا). نقدهاى علامه طباطبائى بر علامه مجلسى (حواشى بر بحار الانوار). مصحح مرتضى رضوى. بینا.
کاپلستون، فردریک چارلز (1388). تاریخ فلسفه (یونان و روم). مترجم سید جلالالدین مجتبوی. تهران: انتشارات علمی و فرهنگی، ج1، چاپ هشتم.
مدرس زنوزی، آقا علی (1378). مجموعه مصنفات. مصحح محسن کدیور. تهران: اطلاعات، ج2.
مطهری، مرتضی (1378). مجموعه آثار. تهران: صدرا، ج11، چاپ نهم.
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 6 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 2 |