
تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,479 |
تعداد مقالات | 35,337 |
تعداد مشاهده مقاله | 14,348,351 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 6,426,527 |
تجلی وجود مطلق در آیینه خلقت از منظر ملاصدرا | ||
فصلنامه علمی پژوهشی آیین حکمت | ||
دوره 16، شماره 4 - شماره پیاپی 62، دی 1403، صفحه 112-97 اصل مقاله (1.52 M) | ||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22081/pwq.2025.37158.277 | ||
نویسندگان | ||
مریم محبتی* 1؛ علیرضا کهنسال2 | ||
1استادیار، دانشگاه کوثر بجنورد، بجنورد، ایران | ||
2دانشیار، گروه فلسفه و حکمت اسلامی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران | ||
تاریخ دریافت: 28 بهمن 1394، تاریخ بازنگری: 14 اردیبهشت 1395، تاریخ پذیرش: 02 خرداد 1404 | ||
چکیده | ||
کشف حقیقت خلقت همواره مورد مداقّه و بررسی فیلسوفان و اندیشمندان بوده و در این راستا از تعابیری همچون صدور، ایجاد و خلق استفاده کردهاند، اما ملاصدرا خلقت را تجلیگاه خداوند و عالمیان را مظاهر او برمیشمارد. در این راستا، هدف پژوهش حاضر تبیین خلقت بر مبنای تجلّی از دیدگاه ملاصدرا، با ابتناء بر روش پژوهشی تحلیل محتوا و روش استنباطی است، تا نشان دهد که نظام مبتنی بر تجلّی، چه تبیین متفاوتی از نظام علّی دارد و ذیل این دیدگاه مراتب خلقت و کثرات آن چگونه تبیین میشوند و ترتیب احداث و کیفیت ابقاء عالم چگونه خواهد بود؟ با عنایت به اینکه دستگاه فلسفی ملاصدرا بر اصالت وجود مبتنی است، لذا طبق این دیدگاه حقیقت وجود، حقیقتی واحد و واجب است که بر تمام عالم مستولی شده و موجودات سایهها و شئونات وجود او تلقی میشوند و در واقع خلقت، تجلیگاه ظهور ذات و اسماء و صفات حقتعالی در موجودات است؛ و چون جز اویی وجود ندارد و هرچه هست، تابشها و انوار اوست، لذا با مجموعهای مواجه هستیم که به تشخّص ذات باریتعالی، تشخّص یافته است. بر این اساس صدور فیض وجود از ناحیه او عبارت است از تجلّی مطلق و یا تجلّیات خاص پیدرپی که لازمه تمامیت و کمال اویند و با هر تجلی، جلوهای از وجود ایشان را آشکار میسازند. بر این مبنا کثرات موجودات اینگونه تبیین میشوند که علیرغم اینکه خداوند در مرتبه ذات، ماحی تمام کثرات است، اما ایشان با حفظ وحدت به مقام اسماء تنزل میکنند و کثرات مفهومی را ظاهر میگردانند و سپس با ظهور در مظاهر موجودات امکانی، به مراتب آنها تنزل میکند و کثرتهای مصداقی را برمیانگیزانند. اما با این وجود چون همه پدیدههای امکانی قائم به اویند و درواقع هیچ استقلالی از خود ندارند و صرفاً مجالی جمال و جلال ویاند، بدون اینکه پیش از تجلی حق، بتوان برای آنها تقرر و ثبوتی فرض کرد. نکته دیگری که ملاصدرا به آن اذعان دارد این است که، ذیل دیدگاه تجلی، ما با حقیقتی واحد، و با لوازمی ذاتی مواجهیم که هیچگاه از او جدا نمیشوند. از اینرو، فرض فاصله میان خداوند و موجودات ابطال میشود و پیدایش موجودات از ناحیه حقتعالی به صورت دفعی و بالضروره صورت میپذیرد. بنابراین، تنها خداوند اصل و حقیقت وجود است و دیگران هویتی جز هویت حقتعالی ندارند، اما آنها میتوانند با توسل به تحصل او به سبب معیت با اشیاء، موجود گردند و به منزله آیینههایی شوند که در آنها صورت وجود حقیقی حق آشکار میگردد، که البته همین مقدار نمایشگری، برای اثبات وجود برای آنان کافی است. خلاصه اینکه ملاصدرا معتقد است، صدور فیض وجود از ناحیه حقتعالی عبارت است از تجلی مطلق و یا تجلیات خاص پیدرپی که لازمه تمامیت و کمال اوست و هیچ قصد و غایتی جز ذات مقدس خویش ندارد. | ||
کلیدواژهها | ||
حقیقت وجود؛ تجلی؛ اسماء الهی؛ صفات الهی؛ جهان | ||
عنوان مقاله [English] | ||
The Manifestation of Absolute Existence in the Mirror of Creation from the Perspective of Mulla Sadra | ||
نویسندگان [English] | ||
Maryam Mohabbati1؛ Alireza Kohansal2 | ||
1Assistant Professor, Kosar University of Bojnord, Bojnord, Iran | ||
2Associate Professor, Department of Islamic Philosophy and Wisdom, Ferdowsi University of Mashhad, Mashhad, Iran | ||
چکیده [English] | ||
The discovery of the truth of creation has always been the subject of meticulous examination by philosophers and thinkers, who have employed terms such as emanation (sudūr), origination (ījād), and creation (khalq) to describe it. However, Mulla Sadra considers creation to be the locus of divine manifestation (mazhar tajallī) and regards all existents as manifestations (mazāhir) of God. This study aims to explain creation based on the concept of manifestation (tajallī) from Mulla Sadra’s perspective, utilizing content analysis and inferential methodology. It seeks to demonstrate how a system based on manifestation offers a different explanation from causal systems, how the gradations (marātib) of creation and its multiplicities (katharāt) are interpreted within this framework, and how the sequence of origination (iḥdāth) and the mode of the world’s perpetuation (ibqā’) are conceptualized. Given that Mulla Sadra’s philosophical system is founded on the primacy of existence (aṣālat wujūd), existence (wujūd) is regarded as a singular, necessary (wājib) reality that pervades the entire cosmos. Creatures are considered shadows (aẓillah) and modes (sha’ūnāt) of His existence, and creation is thus the locus (mazhar) wherein the Divine Essence (dhāt), Names (asmā’), and Attributes (ṣifāt) of God (Ḥaqq Ta’ālā) are manifested. Since nothing exists except Him, and all that exists are radiations and lights (anwār) of His Being, the entire cosmos is distinguished only by virtue of His Distinguished Essence (tashakhuṣ dhāt Bārī). Accordingly, the effusion (fayḍ) of existence from Him constitutes either an absolute manifestation (tajallī muṭlaq) or successive specific manifestations (tajalliyyāt khāṣṣah mutawāliyah), which are necessitated by His perfection (kamāl). Each manifestation reveals an aspect of His existence. On this basis, the multiplicity (kathrah) of beings is explained as follows: Although God, at the level of Essence (martabe dhāt), annihilates all multiplicities (maḥw katharāt), He descends to the station of His Names (maqām asmā’) while preserving His unity (waḥdat), thereby manifesting conceptual multiplicity (kathrat mafhūmi). Then, by appearing in the mirrors (marāyā) of contingent beings (mumkināt), He descends to their levels (marātib), giving rise to objective multiplicity (kathrat miṣdāqi). Nevertheless, since all contingent phenomena (ḥawādith imkāni) subsist through Him (qā’im bihi) and possess no independent reality (istiqlāl), they are merely loci (majālī) for the manifestation of His Beauty (jamāl) and Majesty (jalāl). They have no ontological fixity (thubūt) prior to His manifestation (tajallī). Another key point in Mulla Sadra’s view is that, within the framework of manifestation, we encounter a singular reality (ḥaqīqah wāḥidah) with inherent concomitants (lawāzim dhātiyyah) that are never separated from Him. Consequently, any assumed distance (fāṣilah) between God and creatures is negated, and the origination (ījād) of beings from God (Ḥaqq Ta’ālā) occurs instantaneously (daf’ī) and necessarily (bi al-ḍarūrah). Thus, God alone is the Origin (aṣl) and Reality (ḥaqīqah) of existence, while all other entities have no identity (huwiyyah) except through His Identity (huwiyyat al-Ḥaqq). However, they can attain existence (wujūd) through His self-determination (taḥaṣṣul) by virtue of their ontological proximity (ma’iyyah) to Him, serving as mirrors (mir’āt) in which the true form (ṣūrah) of His existence is revealed - and this very capacity for reflection suffices as proof of their existence. In summary, Mulla Sadra maintains that the effusion (ṣudūr) of existential grace (fayḍ wujūd) from God (Ḥaqq Ta’ālā) constitutes either an absolute manifestation (tajallī muṭlaq) or successive specific manifestations (tajalliyyāt khāṣṣah), which are necessitated by His perfection (kamāl). His intention (qaṣd) has no object other than His own Sacred Essence (dhāt muqaddasah). | ||
کلیدواژهها [English] | ||
Reality of existence (ḥaqīqat wujūd), manifestation (tajallī), Divine Names (asmāʾ ilāhi), Divine Attributes (ṣifāt ilāhi), cosmos (ʿālam) | ||
مراجع | ||
نهجالبلاغه.
جوادی آملی، عبدالله (1375). رحیق مختوم، شرح حکمت متعالیه. تنظیم و تدوین حمید پارسانیا. قم: مرکز نشر اسراء، ج1.
صدرالدین شیرازی، محمد (1354). المبدأ و المعاد. به تصحیح سید جلالالدین آشتیانى. تهران: انجمن حکمت و فلسفه ایران.
صدرالدین شیرازی، محمد (1340). مشاعر. ترجمه غلامحسین آهنی. تهران: انتشارات مولی.
صدرالدین شیرازی، محمد (1341). عرشیه. تصحیح و ترجمه فارسی به قلم غلامحسین آهنی. کتابفروشی شهریار.
صدرالدین شیرازی، محمد (1358). الواردات القلبیه. تحقیق، تصحیح و ترجمه از احمد شفیعیها. تهران: انجمن فلسفه ایران.
صدرالدین شیرازی، محمد (1362 الف). تفسیر آیه مبارکه نور. ترجمه، تصحیح و تعلیق محمد خواجوی. تهران: انتشارات مولی.
صدرالدین شیرازی، محمد (1362 ب). تفسیر سوره سجده. ترجمه رضا رجبزاده. کانون انتشارات محراب.
صدرالدین شیرازی، محمد (1364 الف). کسر اصنام الجاهلیه. ترجمه محسن شفائی. چاپخانه حیدری.
صدرالدین شیرازی، محمد (1364 ب). المظاهر الالهیه. ترجمه و تعلیق سید حمید طبیبیان. تهران: موسسه انتشارات امیرکبیر.
صدرالدین شیرازی، محمد (1366). رساله حدوث عالم. ترجمه محمد خواجوی. بیجا: بینا.
صدرالدین شیرازی، محمد (1367). ترجمه شرح اصول کافی (شرح کتاب فضل علم). ترجمه و تعلیق محمد خواجوی. تهران: مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی.
صدرالدین شیرازی، محمد (1373). تفسیر القرآن الکریم. تصحیح محمد خواجوی. قم: انتشارات بیدار، چاپ سوم.
صدرالدین شیرازی، محمد (1375). مجموعه رسائل فلسفی صدرالمتألهین. تحقیق و تصحیح حامد ناجی اصفهانی. تهران: انتشارات حکمت.
صدرالدین شیرازی، محمد (1378). ترجمه اسفار. ترجمه محمد خواجوی. تهران: مولی. ج1-2.
صدرالدین شیرازی، محمد (1379. ترجمه اسفار (سفر سوم از حق به خلق). ترجمه محمد خواجوی. تهران: مولی.
صدرالدین شیرازی، محمد (1380). اسرار الایات. ترجمه محمد خواجوی. تهران: انتشارات مولی.
صدرالدین شیرازی، محمد (1389). ترجمه و تفسیر الشواهد الربوبیه. با حواشی ملاهادی سبزواری؛ به قلم جواد مصلح. تهران: سروش، چاپ پنجم.
صدرالدین شیرازی، محمد (1391). رساله الحشر. ترجمه محمد خواجوی. تهران: انتشارات مولی.
صدرالدین شیرازی، محمد (1981). الحکمة المتعالیه فی الاسفار الاربعه. بیروت: دار احیاء التراث، ج2.
طباطبایی، سید محمدحسین (1370). رسائل توحیدی. ترجمه و تحقیق علی شیروانی هرندی. بیجا: انتشارات الزهرا. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 4 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 1 |