| تعداد نشریات | 54 |
| تعداد شمارهها | 2,564 |
| تعداد مقالات | 36,364 |
| تعداد مشاهده مقاله | 16,524,060 |
| تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 7,512,258 |
بررسی و ارزیابی نقاشی قهوهخانهای بهمثابه هنر دینی | ||
| آیین حکمت | ||
| دوره 17، شماره 2، تیر 1404، صفحه 30-7 اصل مقاله (1.83 M) | ||
| نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||
| شناسه دیجیتال (DOI): 10.22081/pwq.2025.71907.1237 | ||
| نویسندگان | ||
| عباسعلی فاضل* 1؛ سید محمدمهدی نبویان2 | ||
| 1کارشناسی ارشد، گروه فلسفه هنر، موسسه آموزش عالی هنر و اندیشه اسلامی، قم، ایران | ||
| 2استادیار، گروه فلسفه و کلام اسلامی، دانشگاه قم، قم، ایران | ||
| تاریخ دریافت: 28 اردیبهشت 1404، تاریخ بازنگری: 23 مهر 1404، تاریخ پذیرش: 12 مرداد 1404 | ||
| چکیده | ||
| نقاشی قهوهخانهای جلوهای اصیل و صادقانه از هنر مردمی و بینامونشان ایران است که با اتکاء بر ارزشهای فرهنگی، مذهبی و سنتی، در بستر اجتماعی دوره قاجار شکل گرفت. پیدایش این گونه هنری به اواخر دوران زندیه و آغاز عصر قاجار بازمیگردد و ریشه در بسترهای اجتماعی، ادبیات مذهبی، ملی و سنت نقاشی ایرانی دارد. این سبک با ویژگیهای منحصربهفرد خود، عمدتاً به بازنمایی مضامین حماسی و دینی میپردازد و حضور دین در محتوای آن نقشی پررنگ و مؤثری دارد. برجستگی مضامین دینی در این نوع هنر، آن را به زمینهای مناسب برای تأملات نظری درباره نسبت میان هنر و دین تبدیل کرده است. از اینرو، تحلیل معیارهای دینی بودن آثار هنری ازجمله نقاشی قهوهخانهای، جایگاهی قابل تأمل مییابد؛ چراکه متفکران سنّتگرا و عرفا در این زمینه دیدگاههای گوناگونی ارائه دادهاند و هر یک ملاکهایی متفاوت برای دینی تلقی شدن یک اثر هنری مطرح ساختهاند. همپوشانی این معیارها و فقدان شاخصی فراگیر برای ارزیابی، ضرورت واکاوی این مسئله را دوچندان میسازد. این پژوهش با تبیین مفاهیم کلیدی هنر، دین و نقاشی قهوهخانهای، و با رویکرد توصیفی-تحلیلی به بررسی ساختار و محتوای این هنر پرداخته است. نتایج نشان میدهد، از آنجاییکه در داستانهای حماسی صفات متعالیهای مانند رشادت، شهامت و جوانمردی مشاهده میشود، میتوان هنر دینی را به این نوع آثار قهوهخانهای نسبت داد. بدین ترتیب، در نظام فکری سنتگرایان، نقاشی قهوهخانهای بهمثابه هنری دینی تعریف میشود؛ اما نکتۀ قابلتأمل آن است که در نظام ارزشی این مکتب فکری، هنر دینی در مرتبهای نازلتر از هنر قدسی و حتی هنر سنتی قرار دارد. چنانچه بخواهیم نقاشی قهوهخانهای را در چارچوب عرفان مورد بررسی قرار دهیم، میتوان گفت که چنین اثری پیش از هرچیز، جلوهای از تجلّیات الهی است و از این جهت در زمرۀ زیباییهای هستیشناختی قرار میگیرد. علاوهبر این، بهواسطۀ بهرهمندی از عناصر بصری و رنگآمیزیهای شگفتانگیز، مشمول اسمای جمالی خداوند میشود. همانگونه که پیشتر بیان شد، اعلیترین مرتبۀ زیبایی در وجود انسان متجلّی بوده و عارف همواره در جستوجوی وصول به این کمال است. در این میان، هنر عرفانی دقیقاً در همین نقطه، معنا و جلوه مییابد؛ به این معنا که از آنجا که کمال انسانی با شریعت پیوندی عمیق دارد، هر هنری که در بطن خود حامل معانی دینی و الهی باشد، میتواند مانند چراغی راهنما، عارف را بهسوی بالاترین درجات جمال و حقیقت رهنمون سازد و او را در مسیر سلوک معنوی یاری رساند. بر همین اساس، نقاشی قهوهخانهای نیز بهدلیل پرداختن به موضوعات دینی و بازتاب مفاهیم قدسی، در شمار هنرهای عرفانی جای میگیرد. | ||
| کلیدواژهها | ||
| نقاشی؛ قهوهخانه؛ هنر دینی؛ سنّتگرایان؛ عرفان | ||
| عنوان مقاله [English] | ||
| An Analysis and Evaluation of Coffeehouse Painting as a Form of Religious Art | ||
| نویسندگان [English] | ||
| AbbasAli Fazel1؛ Seyyed Mohammad Mahdi Nabavian2 | ||
| 1M.A., Department of Philosophy of Art, Institute of Higher Education of Art and Islamic Thought, Qom, Iran | ||
| 2Assistant Professor, Department of Philosophy and Islamic Theology, University of Qom, Qom, Iran | ||
| چکیده [English] | ||
| Coffeehouse painting represents an authentic and sincere manifestation of anonymous and popular Iranian art that emerged during the Qajar period, relying on cultural, religious, and traditional values deeply rooted in the social context of that era. The origins of this artistic genre trace back to the late Zand period and the beginning of the Qajar era, with its foundations grounded in social conditions, religious and national literature, and the heritage of traditional Iranian painting. Characterized by its unique stylistic features, this form of art primarily focuses on the depiction of epic and religious themes, wherein religion plays a profound and influential role in shaping its content. The prominence of religious motifs within this art form has rendered it a suitable subject for theoretical reflection on the relationship between art and religion. Consequently, the analysis of the criteria by which artworks—such as coffeehouse paintings—may be considered religious assumes significant importance, since traditionalist thinkers and mystics have presented diverse perspectives and distinct criteria for defining a work as “religious art.” The overlap of these criteria and the absence of a comprehensive standard for evaluation underscore the necessity of investigating this issue in greater depth. Adopting a descriptive-analytical approach, this study explicates the key concepts of art, religion, and coffeehouse painting, and examines the structural and thematic dimensions of this artistic genre. The findings indicate that, as epic narratives embody exalted virtues such as bravery, courage, and chivalry, it is plausible to ascribe the character of religious art to such coffeehouse paintings. Accordingly, within the intellectual framework of traditionalist thought, coffeehouse painting can be defined as a form of religious art; however, it is noteworthy that in the evaluative hierarchy of this school of thought, religious art occupies a lower rank than sacred or even traditional art. From a mystical perspective, coffeehouse painting can be viewed primarily as a manifestation of divine epiphanies and, in this sense, belongs to the realm of ontological beauty. Furthermore, by virtue of its rich visual elements and remarkable color compositions, it partakes in the divine names of beauty (Asmāʾ al-Jamāl). As previously articulated, the highest degree of beauty is manifested in the human being, and the mystic perpetually seeks to attain this perfection. In this regard, mystical art finds its meaning and expression precisely at this point—namely, since human perfection is intrinsically bound to the Sharīʿa, any art that inherently conveys religious and divine meanings can serve as an illuminating guide leading the mystic toward the loftiest degrees of beauty and truth, assisting him along the path of spiritual journey (sulūk). On this basis, coffeehouse painting—by virtue of its engagement with religious themes and reflection of sacred concepts—can indeed be regarded as a form of mystical art. | ||
| کلیدواژهها [English] | ||
| Painting, Coffeehouse, Religious Art, Traditionalists, Mysticism | ||
| مراجع | ||
|
آداجیان، تامس؛ سارتول، کریسین (1395). تعریف هنر و زیبایی از دانشنامه فلسفه استنفورد. ترجمه فائزه جعفریان. تهران: ققنوس.
آشتیانی، سید جلالالدین (1370). شرح مقدمه قیصری بر فصوص الحکم. تهران: امیرکبیر.
ابن عربی، محمد بن علی (بیتا). فتوحات مکیه. بیروت: دار الصادر، ج2، 4.
اسدی، شهریار (1400). مطالعه تطبیقی کمیک استریپ و نقاشی قهوهخانهای. پایاننامه کارشناسی ارشد. دانشگاه شیراز.
اعوانی، غلامرضا، (1375)، حکمت و هنر معنوی، تهران: انتشارات گروس.
افراسیابپور، علیاکبر (1387). زیبایی از دیدگاه ملاصدرا. خردنامه صدرا، شماره 51.
بلخاری، حسن (1393). آشنایی با فلسفه هنر. تهران: پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی، چاپ سوم.
بوذرینژاد، یحیی (1390). تعریف هنر و زیبایی نزد قاضی سعید قمی. فلسفه و کلام اسلامی، شماره 1.
پاکباز، رویین (1396). نقاشی ایران از دیرباز تا امروز. تهران: زرین و سیمین.
جوانی، اصغر؛ کاظمینژاد، حبیبالله (1395). بررسی ویژگیهای شمایلنگاری شیعی در نقاشیهای قهوهخانهای قاجار. شیعهشناسی، شماره 55.
چلیپا، کاظم (1390). بررسی تأثیر هنر و ادبیات ملی و مذهبی بر نقاشی خیالینگاری (قهوهخانهای). پایاننامه دکتری. دانشگاه شاهد.
ذکرعلی، نرگس (1394). نقاشی قهوهخانهای. انتشارات ندای تاریخ.
سیف، هادی (1369). نقاشی قهوهخانهای. تهران: سازمان میراث فرهنگی کشور.
شوان، فریتهوف (1384). عقل و عقل عقل. ترجمه بابک عالیخانی. تهران: نشر هرمس.
صائنالدین، على بن ترکه (1386). التمهید فى شرح قواعد التوحید. ترجمه و شرح محمدحسین نائیجى. قم: کتابسراى اشراق، ج2.
طباطبایی، سید محمدحسین (1378). تفسیر المیزان. ترجمه سید محمدباقر موسوی همدانی. قم: دفتر انتشارات اسلامی. ج15.
عرفان، حسن (1381). تردید و تأمل در هنر و امکان دینی شدن آن. سروش اندیشه، شماره 2.
فغفوری، محمدحسن (1387). سنّتگرایان، زیبایی و سلسله مراتب هنر. پژوهشنامه فرهنگستان هنر، شماره 9.
قاضی سعید قمی (1378). شرح اثولوجیا. در: آثار حکمای ایران، تصحیح سید جلالالدین آشتیانی. قم: انتشارات تبلیغات اسلامی، ج3.
قاضی سعید قمی (1415ق). شرح توحید صدوق. تصحیح نجفقلی حبیبی. تهران: موسسه الطباعه و النشر، ج1.
قنبری، حسن (1390). دین از نگاه میرچا الیاده. ادیان و عرفان، شماره 1.
کاشانی، عبدالرزاق (1380). لطائف الاعلام فی اشارات اهل الالهام. تهران: موسسه نشر میراث مکتوب، ج2.
کاشانی، عبدالرزاق (1422ق). تأویلات قرآن حکیم. تصحیح سمیر مصطفی رباب. بیروت: دار احیاء التراث العربی، ج2.
کونل، ارنست (1380). هنر اسلامی. ترجمه یعقوب آژند. تهران: مولی، چاپ دوم.
گاس، بریت؛ مک آیور لوییس، دومینیک (1400). دانشنامه زیباییشناسی. ترجمه مشیت علایی. تهران: فرهنگستان هنر، چاپ هشتم.
گایر، پل (1395). زیباییشناسی در قرن بیستم. ترجمه پدرام حیدری. تهران: نشر ققنوس.
گرابار، الگ (1379). شکلگیری هنر اسلامی. ترجمه مهرداد وحدتی دانشمند. تهران: پژوهشگاه فرهنگ و علوم انسانی.
گراوند، سعید (1384). تجربه دینی براساس نظریه رودلف اتو و ریچارد سوئین برن. پژوهشهای اجتماعی اسلامی، شماره 51-52.
گنون، رنه (1378). بحران دنیای متجدد. ترجمه ضیاءالدین دهشیری. تهران: انتشارات امیرکبیر، چاپ سوم.
لوینسون، جرولد (1392). زیباییشناسی فلسفی و تاریخ زیباییشناسی. ترجمه فریبرز مجیدی. تهران: فرهنگستان هنر، چاپ دوم.
لینگز، مارتین(1382). راز شکسپیر. ترجمه سودابه فضائلی. تهران: نشر قطره.
موسوی گیلانی، سید رضی (1395). درآمدی بر روششناسی هنر اسلامی. قم: نشر دانشگاه ادیان و مذاهب.
مهر پویا، حسین؛ قاسمی، مرضیه (1387). تمایز هنر دینی و هنر قدسی در آرای متفکران معاصر. رهپویه هنرهای تجسمی، شماره 6.
میرمصطفی، حسین (1387). نقاشی در قهوهخانه؛ برگزیده آثار استاد احمد خلیلی و استاد محمد فراهانی. تهران: حسین میرمصطفی.
نصر، سید حسین (1375). هنر و معنویت اسلامی. تهران: دفتر مطالعات دینی هنر.
نصر، سید حسین (1383). اسلام و تنگناهای انسان متجدد. ترجمه انشاءالله رحمتی. تهران: دفتر نشر سهروردی.
نصر، سید حسین (1388). معرفت و معنویت. ترجمه انشاءالله رحمتی. تهران: دفتر پژوهش و نشر سهروردی. | ||
|
آمار تعداد مشاهده مقاله: 184 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 41 |
||