
تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,522 |
تعداد مقالات | 35,774 |
تعداد مشاهده مقاله | 15,178,411 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 6,869,179 |
تحلیل انتقادی مکانیسم ماشه در برجام: مطالعهای در چارچوب حقوق و فلسفه بینالملل | ||
فلسفه حقوق | ||
مقالات آماده انتشار، پذیرفته شده، انتشار آنلاین از تاریخ 10 مهر 1404 | ||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22081/phlq.2025.73016.1151 | ||
نویسنده | ||
سیما حاتمی* | ||
دکتری حقوق بین الملل عمومی و دانش آموخته دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران- پست داک دانشگاه تهران | ||
تاریخ دریافت: 05 مهر 1404، تاریخ بازنگری: 07 مهر 1404، تاریخ پذیرش: 10 مهر 1404 | ||
چکیده | ||
مکانیسم ماشه در برنامه جامع اقدام مشترک (برجام)، ابزاری حقوقی با پیامدهای عمیق سیاسی و فلسفی است که با هدف تضمین اجرای تعهدات هستهای ایران طراحی شد. این مقاله با بهرهگیری از رویکرد تحلیل اسنادی، به بررسی چارچوب قانونی این مکانیسم در برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد میپردازد. یافتهها نشان میدهد که این سازوکار در عین حال که ابزاری مؤثر برای راستیآزمایی و نظارت است، چالشهای جدی برای اصول حاکمیت ملی و رویههای استاندارد حقوق بینالملل ایجاد میکند. در این پژوهش، به تحلیل انتقادی پیامدهای سیاسی، و همچنین ابعاد اخلاقی و فلسفی مربوط به مفاهیمی چون عدالت و اعتماد در روابط بینالملل پرداخته شده است. مکانیسم ماشه در برنامه جامع اقدام مشترک (برجام)، ابزاری حقوقی با پیامدهای عمیق سیاسی و فلسفی است که با هدف تضمین اجرای تعهدات هستهای ایران طراحی شد. این مقاله با بهرهگیری از رویکرد تحلیل اسنادی، به بررسی چارچوب قانونی این مکانیسم در برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد میپردازد. یافتهها نشان میدهد که این سازوکار در عین حال که ابزاری مؤثر برای راستیآزمایی و نظارت است، چالشهای جدی برای اصول حاکمیت ملی و رویههای استاندارد حقوق بینالملل ایجاد میکند. در این پژوهش، به تحلیل انتقادی پیامدهای سیاسی، و همچنین ابعاد اخلاقی و فلسفی مربوط به مفاهیمی چون عدالت و اعتماد در روابط بینالملل پرداخته شده است. ۱. مقدمه مکانیسم ماشه، بند کلیدی در برجام، نمادی از تلاش پیچیده برای حل یک مناقشه بینالمللی از طریق حقوق و دیپلماسی است. این ابزار، که به طرفهای توافق اجازه میدهد در صورت عدم پایبندی یکی از اعضا، تحریمهای بینالمللی را بازگردانند، به عنوان یک عامل بازدارنده قوی عمل میکند. با این حال، ماهیت حقوقی غیرمعمول آن، به ویژه قابلیت دور زدن حق وتو، آن را به موضوعی برای بحثهای گسترده در محافل حقوقی و سیاسی تبدیل کرده است. هدف این پژوهش، تحلیل جامع این مکانیسم با تکیه بر اسناد اصلی آن و فراتر رفتن از جنبههای صرفاً سیاسی به سمت پیامدهای حقوقی و اخلاقی آن است. برنامه جامع اقدام مشترک (برجام)، که در ۱۴ ژوئیه ۲۰۱۵ (۲۳ تیر ۱۳۹۴) بین ایران و گروه ۱+۵ (چین، فرانسه، روسیه، بریتانیا، ایالات متحده آمریکا و آلمان) به همراه اتحادیه اروپا منعقد شد، یک توافق چندجانبه پیچیده است که با هدف حل و فصل بحران هستهای ایران از طریق تعهدات متقابل طراحی شده بود. ماهیت حقوقی برجام، محل مناقشات گستردهای در محافل آکادمیک و دیپلماتیک بوده است. در حالی که برخی آن را یک معاهده (treaty) میدانند، بسیاری از کارشناسان آن را یک سند سیاسی یا توافقنامه غیرالزامآور (politically binding agreement) قلمداد میکنند. با این حال، اهمیت حقوقی برجام به دلیل ارتباط تنگاتنگ آن با قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل است. این قطعنامه که ۶ روز پس از امضای برجام به اتفاق آرا تصویب شد، برجام را تأیید کرد و آن را به یک سند دارای پشتوانه حقوقی در چارچوب حقوق بینالملل تبدیل نمود. با تصویب قطعنامه 2231 در تاریخ 20 جولای 2015 میلادی ، قطعنامه های تحریمی پیشین علیه جمهوری اسلامی ایران لغو شدند. یکی از مهمترین مباحث مطروحه در طول مذاکرات میان ایران و گروه موسوم به 1+5 ، موضوع تحریم های تسلیحاتی ایران بود که بر اساس قطعنامه های تحریمی علیه ایران وضع شده بود. اگرچه در برنامه جامع اقدام مشترک ( برجام) سخنی از موضوع تحریم تسلیحاتی ایران نیامد اما شورای امنیت به ابتکار خود برخی محدودیت های موجود در قطعنامه های پیشین را در قالب پیوست دوم قطعنامه شماره 2231 گنجاند و با ایجاد اصلاحات در این نوع محدودیت ها ، تغییرات مهمی در این مورد ایجاد کرد. ( عابدینی ، 1395:1) چهار قطعنامه تحریمی علیه ایران ذیل ماده 41منشور ملل متحد تا رسیدن روز اجرای برجام عبارت بودند از ق قطعنامه 1737، 1747، 1803، 1929. در این چهار قطعنامه مفاد تحذیم شامل ممنوعیت مسافرت، انسداد اموال و تحریم تسلیحات بودند و بر این اساس فهرستی از اشخاص حقیقی و حقوقی ایرانی مرتبط با برنامه هسته ای ایران که توسط شورای امنیت یا کمیته تحریمی 1737 که منحصرا برای نظارت بر اجرای تحریم ها علیه ایران طراحی و اجرا شده بود در فهرست تحریم قرار می گرفتند که به نوبه خود ایجاد محدودیت برای کشور می شد. با تایید برجام در 20 جولای سال 2015 و درج آن به عنوان پیوست نخست قطعنامه مذکور ، مفاد تحریم های قطعنامه های مزبور لغو شدند. RESOLUTION 2231, PARA.7(A)) ) اما در عوض شورای امنیت به ابتکار خود در پیوست دوم قطعنامه برخی محدودیت ها را در قالب تحریم های سه گانه فوق از جمله تسلیحات باقی گذارد و اختتام آنها را منوط و موکول به مضی زمان مشخص نمود. (JACOPA,ANNEX,B) | ||
کلیدواژهها | ||
مکانیسم ماشه؛ برجام؛ قطعنامه ۲۲۳۱؛ حقوق بینالملل؛ حاکمیت؛ عدالت؛ تحریمها | ||
عنوان مقاله [English] | ||
critical analysis on snapback mechanism in JACOPA : A CASE STUDY IN THE FRAME OF INTERNATIONAL LAW AND PHILOSOPHY | ||
نویسندگان [English] | ||
Sima Hatami | ||
Graduate of university of Tehran | ||
چکیده [English] | ||
مکانیسم ماشه در برنامه جامع اقدام مشترک (برجام)، ابزاری حقوقی با پیامدهای عمیق سیاسی و فلسفی است که با هدف تضمین اجرای تعهدات هستهای ایران طراحی شد. این مقاله با بهرهگیری از رویکرد تحلیل اسنادی، به بررسی چارچوب قانونی این مکانیسم در برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد میپردازد. یافتهها نشان میدهد که این سازوکار در عین حال که ابزاری مؤثر برای راستیآزمایی و نظارت است، چالشهای جدی برای اصول حاکمیت ملی و رویههای استاندارد حقوق بینالملل ایجاد میکند. در این پژوهش، به تحلیل انتقادی پیامدهای سیاسی، و همچنین ابعاد اخلاقی و فلسفی مربوط به مفاهیمی چون عدالت و اعتماد در روابط بینالملل پرداخته شده است.مکانیسم ماشه در برنامه جامع اقدام مشترک (برجام)، ابزاری حقوقی با پیامدهای عمیق سیاسی و فلسفی است که با هدف تضمین اجرای تعهدات هستهای ایران طراحی شد. این مقاله با بهرهگیری از رویکرد تحلیل اسنادی، به بررسی چارچوب قانونی این مکانیسم در برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد میپردازد. یافتهها نشان میدهد که این سازوکار در عین حال که ابزاری مؤثر برای راستیآزمایی و نظارت است، چالشهای جدی برای اصول حاکمیت ملی و رویههای استاندارد حقوق بینالملل ایجاد میکند. در این پژوهش، به تحلیل انتقادی پیامدهای سیاسی، و همچنین ابعاد اخلاقی و فلسفی مربوط به مفاهیمی چون عدالت و اعتماد در روابط بینالملل پرداخته شده است.مکانیسم ماشه در برنامه جامع اقدام مشترک (برجام)، ابزاری حقوقی با پیامدهای عمیق سیاسی و فلسفی است که با هدف تضمین اجرای تعهدات هستهای ایران طراحی شد. این مقاله با بهرهگیری از رویکرد تحلیل اسنادی، به بررسی چارچوب قانونی این مکانیسم در برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد میپردازد. یافتهها نشان میدهد که این سازوکار در عین حال که ابزاری مؤثر برای راستیآزمایی و نظارت است، چالشهای جدی برای اصول حاکمیت ملی و رویههای استاندارد حقوق بینالملل ایجاد میکند. در این پژوهش، به تحلیل انتقادی پیامدهای سیاسی، و همچنین ابعاد اخلاقی و فلسفی مربوط به مفاهیمی چون عدالت و اعتماد در روابط بینالملل پرداخته شده است.مکانیسم ماشه در برنامه جامع اقدام مشترک (برجام)، ابزاری حقوقی با پیامدهای عمیق سیاسی و فلسفی است که با هدف تضمین اجرای تعهدات هستهای ایران طراحی شد. این مقاله با بهرهگیری از رویکرد تحلیل اسنادی، به بررسی چارچوب قانونی این مکانیسم در برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد میپردازد. یافتهها نشان میدهد که این سازوکار در عین حال که ابزاری مؤثر برای راستیآزمایی و نظارت است، چالشهای جدی برای اصول حاکمیت ملی و رویههای استاندارد حقوق بینالملل ایجاد میکند. در این پژوهش، به تحلیل انتقادی پیامدهای سیاسی، و همچنین ابعاد اخلاقی و فلسفی مربوط به مفاهیمی چون عدالت و اعتماد در روابط بینالملل پرداخته شده است.مکانیسم ماشه در برنامه جامع اقدام مشترک (برجام)، ابزاری حقوقی با پیامدهای عمیق سیاسی و فلسفی است که با هدف تضمین اجرای تعهدات هستهای ایران طراحی شد. این مقاله با بهرهگیری از رویکرد تحلیل اسنادی، به بررسی چارچوب قانونی این مکانیسم در برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد میپردازد. یافتهها نشان میدهد که این سازوکار در عین حال که ابزاری مؤثر برای راستیآزمایی و نظارت است، چالشهای جدی برای اصول حاکمیت ملی و رویههای استاندارد حقوق بینالملل ایجاد میکند. در این پژوهش، به تحلیل انتقادی پیامدهای سیاسی، و همچنین ابعاد اخلاقی و فلسفی مربوط به مفاهیمی چون عدالت و اعتماد در روابط بینالملل پرداخته شده است.مکانیسم ماشه در برنامه جامع اقدام مشترک (برجام)، ابزاری حقوقی با پیامدهای عمیق سیاسی و فلسفی است که با هدف تضمین اجرای تعهدات هستهای ایران طراحی شد. این مقاله با بهرهگیری از رویکرد تحلیل اسنادی، به بررسی چارچوب قانونی این مکانیسم در برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد میپردازد. یافتهها نشان میدهد که این سازوکار در عین حال که ابزاری مؤثر برای راستیآزمایی و نظارت است، چالشهای جدی برای اصول حاکمیت ملی و رویههای استاندارد حقوق بینالملل ایجاد میکند. در این پژوهش، به تحلیل انتقادی پیامدهای سیاسی، و همچنین ابعاد اخلاقی و فلسفی مربوط به مفاهیمی چون عدالت و اعتماد در روابط بینالملل پرداخته شده است.مکانیسم ماشه در برنامه جامع اقدام مشترک (برجام)، ابزاری حقوقی با پیامدهای عمیق سیاسی و فلسفی است که با هدف تضمین اجرای تعهدات هستهای ایران طراحی شد. این مقاله با بهرهگیری از رویکرد تحلیل اسنادی، به بررسی چارچوب قانونی این مکانیسم در برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد میپردازد. یافتهها نشان میدهد که این سازوکار در عین حال که ابزاری مؤثر برای راستیآزمایی و نظارت است، چالشهای جدی برای اصول حاکمیت ملی و رویههای استاندارد حقوق بینالملل ایجاد میکند. در این پژوهش، به تحلیل انتقادی پیامدهای سیاسی، و همچنین ابعاد اخلاقی و فلسفی مربوط به مفاهیمی چون عدالت و اعتماد در روابط بینالملل پرداخته شده است. | ||
کلیدواژهها [English] | ||
snapback, JACOPA JOINT ACTION, INTERNATIONAL LAW, RESOLUTION 2231, SOVEREIGNTY | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 4 |