
تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,530 |
تعداد مقالات | 35,882 |
تعداد مشاهده مقاله | 15,484,601 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 7,084,546 |
تحلیل محتوای کیفی گزارشهای ابن هشام درباره مواجهه رسول خدا(ص) با مخالفتهای گفتاری در مدینه | ||
تاریخ اسلام | ||
دوره 26، شماره 2، تیر 1404، صفحه 30-7 اصل مقاله (2.44 M) | ||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22081/hiq.2025.71033.2442 | ||
نویسندگان | ||
پریا کرباسیان* 1؛ زهرا صرفی2؛ حمیدرضا مطهری3 | ||
1دانشجوی دکتری، گروه علوم قرآن و حدیث، دانشکده الهیات، دانشگاه الزهرا، تهران، ایران | ||
2استادیار، گروه علوم قرآن و حدیث، دانشکده الهیات، دانشگاه الزهرا، تهران، ایران | ||
3دانشیار، گروه سیره اهل بیت(ع)، پژوهشکده تاریخ و سیره اهل بیت(ع)، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، قم، ایران. | ||
تاریخ دریافت: 20 بهمن 1403، تاریخ بازنگری: 23 شهریور 1404، تاریخ پذیرش: 24 اردیبهشت 1404 | ||
چکیده | ||
از بایستههای شناخت تاریخ صدر اسلام، مطالعه درباره مخالفت برخی افراد یا گروهها با رسول خدا(ص) در طول دوران مدنی و چگونگی مواجهه ایشان با آن است. پژوهش حاضر میکوشد تا به طور خاص مخالفتهای گفتاری مردم در دوران مدینه را با تکیه بر کتاب «سیره ابن هشام» استخراج و در چارچوب روش تحلیل محتوای کیفی ارائه کند و به این پرسش پاسخ دهد که حضرت محمد(ص) چگونه با مخالفتهای گفتاری افراد تحت حاکمیت خود اعم از مسلمانان، اهل کتاب و حتی مشرکان مواجه میشدند. یافتههای این پژوهش بیانگر آن است که گونههای مخالفتهای گفتاری با رسول خدا(ص) در دوران مدنی در پنج دسته قرار میگیرد: «رد فرمان رسول خدا(ص)» مانند مخالفت برخی از مسلمانان با تصمیم رسول خدا(ص) در مورد صلح حدیبیه و امضاء صلحنامه، «توهین و تمسخر» مانند جنگ خندق که رسول خدا(ص) فرمان داده بود کسی محل مأموریت خود را ترک نکند؛ اما معتب بن قشیر در میان سپاه با طعنه و تمسخر و برای تضعیف روحیه مسلمانان میگفت: محمد قول گنج کسری را داده بود، اما اکنون برای اجابت مزاج نیز نمیتوانیم برویم، «تلاش برای بیاثر ساختن دستور رسول خدا(ص)» مانند مواضع عمر بن خطاب برای بیاثر کردن فرمان رسول خدا(ص) در مورد پایبندی به مفاد صلح حدیبیه، «شکایت از عملکرد کارگزاران» مانند شکایت رفاعه بن زید از عمل زید بن حارثه که عدهای از مردان قبیلهای را به قتل رسانده و زن و فرزند و اموالشان را تصاحب کرده بود و «حمایت از خائنان» مانند حمایت ابوعفک و عصما دختر مروان که پس از کشته شدن حارث بن سوید بن صامت، نفاق خود را آشکار کرده و اشعاری در مذمت پیامبر(ص) سرودند. رد فرمان رسول خدا(ص) شامل دو مضمون پایهای «رد فرمان نظامی» که بیشترین مخالفتها را به خود اختصاص داده، مانند مخالفت سعد بن معاذ با اسیر گرفتن در جنگ بدر و «نپذیرفتن تصمیم رسول خدا(ص) درباره غنایم جنگی» مانند اعتراض انصار به تقسیم غنایم غزوه حنین بوده و توهین و تمسخر شامل دو مضمون پایهای «توهین به شخص رسول خدا(ص)» و «توهین و تمسخر مسلمانان» است. رسول خدا(ص) در برابر این مخالفتها ضمن توجه و پایبندی به برخی اصول مانند حقوق اجتماعی، وحدت و همگرایی اجتماعی، حق انتخاب و آزادی بیان و عدالت و اهمیت و ارزش آبرو و خون مسلمانان و نیز احترام به معاهدات سیاسی، به گونهای رفتار میکردند که بسامد، «گذشت و مدارا» حائز بیشترین فراوانی بوده است، چنانکه در ابتدا در برابر رجزخوانی یهودیان بنی قینقاع و توهین آنها به شخص رسول خدا(ص) و حتی دعوت به جنگ، با گذشت و مدارا رفتار کرد. همچنین در ماجرای تمسخر زید بن لصیت که پس از گم شدن شتر پیامبر(ص) در هنگام بازگشت از غزوه تبوک، سخن به طعنه گشوده بود که محمد جای شترش را نمیداند؛ اما رسول خدا(ص) ضمن نشان دادن جای آن، از برخورد تند با او خودداری کرد و حتی نام او را بر زبان نیاورد و بدینسان زمینه توبه و بازگشت او به جمع مسلمانان را فراهم آورد که خود یکی از راهکارهای حفظ انسجام اجتماعی است. پس از گذشت و مدارا، به ترتیب «اقناع مخالف» مانند قانع کردن مخالفان صلح حدیبیه، «پذیرش» مانند پذیرفتن سخن انصار درباره ندادن خرمای مدینه به غطفان در غزوه خندق، «رسیدگی و جبران» مانند فرستادن امیرالمؤمنین(ع) برای جبران خطای صورت گرفته توسط زید بن حارثه در برخورد با قبیله جذام و رفتار خالد بن ولید در برخورد با قبیله بنی جذیمه و در آخر «تنبیه (کلامی و عملی)» مانند دستور کشتن ابو عفک و عصماء به دلیل توهین به مسلمانان، از شیوههای مواجهه آن بزرگوار با مخالفان بوده است. با توجه به گزارشهای این تحقیق، رسول خدا(ص) با به کار بستن شیوههای ملایم و مناسب از قبیل گذشت و مدارا، اقناع، پذیرش و رسیدگی و جبران، تلاش مینمود از بروز اختلافات غیرضروری در جامعه جلوگیری کند، تا جامعه را با هزینههای کمتری به هدف الهی خویش برساند. ایشان در مواجهه با مخالفتها و اعتراضات، با بهکارگیری روشهای عقلانی و استراتژیک، اولویتبندی منطقی، استعانت از روحیه انعطافپذیر و شناخت و تحلیل ساختار جامعه و موانع پیشرو، سعی مینمود با کمترین آسیب به جامعه، تعارضهای موجود را حل و فصل نماید. ایشان حتی در برخورد با مخالفان، بین مخالفت با شخص محمد بن عبدالله(ص) به عنوان فردی در جامعه و شخصیت رسول خدا(ص) به عنوان پیامبر(ص) یا حاکم جامعه اسلامی فرق میگذاشتند و با رفتارهای نامناسب برخی افراد با شخص خود، مدارا کرده، ولی مخالفت با جایگاه نبوت و حاکمیت جامعه اسلامی را برنمیتافتند. | ||
کلیدواژهها | ||
مخالفت گفتاری؛ سیره رسول خدا(ص)؛ حکومت؛ تحلیل محتوای کیفی؛ کتاب «سیره ابن هشام»؛ مدینه | ||
عنوان مقاله [English] | ||
A Qualitative Content Analysis of Ibn Hishām’s Reports concerning the Prophet’s encountering with the Verbal Opposition in Medina | ||
نویسندگان [English] | ||
Paria Karbasian1؛ Zahra Sarfi2؛ Hamidreza Motahari3 | ||
1Ph.D., Student, Department of Quran and Hadith Sciences, Faculty of Theology, Al-Zahra University, Tehran, Iran | ||
2Assistant Professor, Department of Quran and Hadith Sciences, Faculty of Theology, Al-Zahra University, Tehran, Iran. | ||
3Assistant Professor, Department of Ahl al-Bayt (AS), Research Institute for History and Ahl al-Bayt (AS), Research Institute for Islamic Sciences and Culture, Qom, Iran | ||
چکیده [English] | ||
One of the essential requirements for appreciating the early Islamic history is the study of opposition faced by the Prophet Mohammad (PBUH) during the Medinan period and his modes of response. This study specifically examines verbal opposition to the Prophet (PBUH) in Medina, as recorded in Sīrah Ibn Hishām, and presents its findings through the method of qualitative content analysis. It seeks to answer the question on how the Prophet Moḥammad (PBUH) dealt with the verbal opposition expressed by the Muslims, People of the Book, and even the polytheists being under his sovereignty. The findings reveal that the verbal opposition during the Medinan period falls into the five categories: first, defying the Prophet’s commands, such as the opposition of some Muslims towards the Prophet’s decision in signing the Treaty of Ḥudaybiyah; second, insult and mockery, such as Battle of the Trench when Muʿtab ibn Qoshayr sarcastically derided the Prophet’s promises while mocking the Muslims’ plight; third, attempts to nullify the Prophet’s orders, such as Umar ibn al-Khaṭṭāb’s resistance to adhering to the treaty of Ḥudaybiyah; fourth, complaints about officials, such as Refāʿ ibn Zaid’s complaint regarding Zaid ibn Ḥāritha’s killing of tribesmen and seizure of their families and property; and the fifth, supporting traitors, exemplified by Abū ʿAfak and ʿAṣmāʾ bent e-Marwān, who satirized the Prophet (PBUH) and overtly showing hostility after the killing of Hareth ibn Sovayd ibn Samet. Within the category of defiance, two core themes emerge: rejection of military orders—the most frequent type of opposition, as in Saʿd ibn Maʿādh’s objection to taking prisoners at Badr—and contesting the prophet’s decisions about the war booty, as Anṣār’s protest over the distribution of spoils at Ḥunayn battle. Similarly, insult and mockery includes two subthemes: insults directed at the Prophet (PBUH) and mockery of the Muslims. The Prophet’s (PBUH) responses reflected his adherence to the principles such as the social rights, unity and cohesion, freedom of choice and expression, justice, respect for the sanctity of Muslim lives and honor, and commitment to the political treaties. The most frequent response was the forbearance and leniency, such as his initial patience toward the taunts of the Bani Qaynqāʿ or toward Zaid ibn Luṣayt, who mocked the Prophet (PBUH) after he lost his camel on the return from Tabūk; in both cases, the Prophet refrained from harsh retaliation and thereby left room for repentance and reintegration. Other modes of response, in descending order of frequency, included persuasion of opponents (e.g., convincing skeptics of the Ḥudaybiyah treaty, acceptance of suggestions (e.g., agreeing with the Anṣār not to hand over Medinan dates to the Ghatafān during the Trench), redress and compensation (e.g., sending ʿAli (PBUH) to make amends for Zaid ibn Ḥāritha’s actions against the Jadhīma tribe), and finally punishment, verbal or physical (e.g., the execution orders against Abū ʿAfak and ʿAṣmāʾ for inflammatory poetry against the Muslims). Overall, the reports demonstrate that the Prophet (PBUH) sought to minimize unnecessary conflicts by employing rational, strategic, and flexible methods—balancing principles with pragmatism—in order to preserve social cohesion and advance the divine mission with minimal cost to the community. Moreover, he distinguished between opposition directed at himself as Moḥammad ibn Abdullah (PBUH), a member of society, and opposition to his position as Prophet and political leader of the Muslim community: while he tolerated personal slights with patience, he did not tolerate challenges to the position of prophethood and the governance of the Islamic polity. | ||
کلیدواژهها [English] | ||
verbal opposition, Prophet’s sīrah, governance, qualitative content analysis, Sīrah Ibn Hishām, Medina | ||
مراجع | ||
ابن اثیر، علی بن محمد (1385ق). الکامل فی التاریخ. بیروت: دار صادر، ج2.
ابن اثیر، علی بن محمد (1409ق). اسد الغابه. بیروت، دارالفکر، ج1.
ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله (1412ق). الاستیعاب. بیروت: صبح پیروزی، ج1.
ابن کثیر، اسماعیل بن عمر (1407ق). البدایه و النهایه. بیروت: دارالفکر، ج7.
ابن هشام، محمد بن مکرم (بیتا). السیره النبویه. دارالمعرفه، ج1-2.
اسماعیلی، سید محمد (1400). بررسی و نقد شبهات پیرامون برخورد پیامبر با شاعران یهود. دانشها و آموزههای قرآن و حدیث، 3(2)، ص181-202.
باردن، لورنس (1375). تحلیل محتوا. ترجمه ملیحه آشتیانی و محند یمنی دوزی. تهران: دانشگاه شهید بهشتی.
جوانمهر، حسین (1383). سیره حکومتی پیامبر اسلام(ص). تهران: نشر کتاب مبین.
دیاربکری، حسین بن محمد (1973م). تاریخ الخمیس فی احوال انفس و نفیس. بیروت: دار صادر، ج2.
صالحی، محمدبن یوسف (1414ق). سبل الهدی و الرشاد فی سیره خیر العباد. بیروت: دارالکتب العلمیه، ج10.
طباطبایی، سید محمدحسین (1390ق). المیزان فی تفسیر القرآن. بیروت: موسسه الاعلمی للمطبوعات، ج 9.
طبری، محمد بن جریر (1412ق). جامع البیان. بیروت: دارالمعرفه، ج21.
طبری، محمد بن جریر (1879م). تاریخ الامم و الملوک. بیروت: بینا، ج2-3.
طوسی، محمدبن حسن (1413ق). التبیان فی التفسیر القرآن. بیروت: دار احیاء التراث العربی، ج8.
عباس مقدم، مصطفی (1389). روششناسی برخورد پیامبر(ص) با مشرکان و اهل کتاب. فلسفه دین، شماره 6، ص161-185.
فراهیدی، خلیل بن احمد (1996م). العین. محقق مهدی مخزومی و ابراهیم سامرائی، بیروت: دار و المکتبه الهلال، ج4.
فیروزآبادی، مجدالدین محمد بن یعقوب (1415ق). القاموس المحیط و القابوس الوسیط. بیروت: دارالکتب العلمیه، ج3.
قاضیخانی، حسین (1395). رسول خدا(ص) و مدیریت تنشهای مدینه. قم: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی.
قرطبی، ابوعبدالله محمدبن احمد (1384ق). تفسیر القرطبی. قاهره: دارالکتب المصریه، ج14.
لهراسبی، نسرین (1392). ویژگیهای اخلاقی- رفتاری پیامبر اکرم(ص) در برخورد با منافقان، اهل کتاب (یهودیان و مسیحیان). نشر فقیهی.
واقدی، محمد بن عمر (1409ق). المغازی. بیروت: موسسه الاعلمی للمطبوعات، ج3. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 2 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 1 |