
تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,530 |
تعداد مقالات | 35,882 |
تعداد مشاهده مقاله | 15,484,610 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 7,084,550 |
سهم تاریخنگاری طبری در ایجاد انگارههای مغرضانه؛ مطالعه موردی استفاده رسول خدا(ص) از خشونت برای گسترش اسلام | ||
تاریخ اسلام | ||
دوره 26، شماره 2، تیر 1404، صفحه 52-31 اصل مقاله (2.41 M) | ||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22081/hiq.2023.63728.2253 | ||
نویسندگان | ||
لیلا نجفیان رضوی1؛ یاسمن یاری* 2 | ||
1گروه تاریخ، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران | ||
2دکتری، گروه تاریخ اسلام، دانشگاه تهران، تهران، ایران | ||
تاریخ دریافت: 17 اردیبهشت 1401، تاریخ بازنگری: 15 شهریور 1404، تاریخ پذیرش: 06 آذر 1402 | ||
چکیده | ||
در کنار توجه خاص به ثبت دقیق آیات قرآن، زندگانی و سیره حضرت محمد(ص) نیز به عنوان الگوی دینی مسلمانان، مورد توجه دانشمندان و نویسندگان سدههای نخست اسلامی قرار گرفته است، به گونهای که حتی مسیر نگاه حضرت رسول(ص) و یا رنگ صورت ایشان به هنگام مواجهه با یک واقعه، از چشم تیزبین و مشتاق مسلمانان دور نمانده و سریع در متون تاریخی ثبت میشد. به این ترتیب تاریخنگاری اسلامی از دل این توجه شکل گرفت و به یکی از نخستین علوم ایجاد شده در فرهنگ و تمدن اسلامی بدل شده و تأثیر شایان توجهی بر ایجاد انگارههایی گذاشت که درباره پیامبر اسلام(ص) در دورههای بعدی ساخته شد. انگارههایی که گاهی خواسته یا ناخواسته با ایستارهای مغرضانه، تصویری ناصواب از سیره رسول خدا(ص) ارائه میدهند. بخشی از این بازتاب نادرست به شکل تلاش حضرت محمد(ص) برای گسترش اسلام بازمیگردد و انگارۀ اسلام دین شمشیر، در اعصار بعدی بروز و ظهور مییابد. بخش زیادی از فرایند تولید این تصویر، با اهمیتی که نویسندگان سدههای نخستین اسلامی به غزوات رسول اکرم(ص) دادند، در سیرۀ پیامبر(ص) برجسته سازی شد و بخش دیگر را کسانی بازتولید کردند که به عمد یا اشتباه و به دلیل عدم احاطه علمی یا نداشتن رویکرد انتقادی، متاثر از این منابع شدند. این روند بعد از قرن هجده میلادی و مدعای علمی شدن متون با گواهی آوردن از منابع اسلامی، چهره ظاهراً آکادمیک گرفت و به همان نسبت قدرت گفتمانی بیشتری پیدا کرد. حال سوال پژوهش حاضر این است که آیا منابع اسلامی چنین ظرفیتی ایجاد کردهاند که به این ایستار سوگیرانه دامن زده شده باشد؟ در این میان، محمد بن جریر طبری (218-301ه.ق) و کتاب بزرگ وی، «تاریخ الامم والملوک» با نام مشهور «تاریخ طبری»، نقش غیرقابل انکاری در تاریخنگاری اسلامی داشته است، چرا که مطالعه تحلیلی سیره پیامبر(ص) بدون استفاده و بررسی تاریخ طبری کاری ناتمام خواهد بود، به ویژه اینکه تاریخ طبری تعدادی از منابع با ارزش مفقود پیش از خود را نیز زنده نگاه داشته و بخش غیرقابل انکاری از اطلاعاتی که پیرامون پیامبر(ص) تا زمانه وی هنوز در دسترس بوده است را بازتاب میدهد. همچنین با تلاش برای ارائه اغلب روایتها پیرامون یک واقعه، یکی از جامعترین منابع تاریخنگاری صدر اسلام به حساب میآید. چنین جایگاهی باعث شده تا تاریخ طبری نقش موثری در متون بعدی و طبیعتاً سهم بسزایی در شکلگیری انگارههایی داشته باشد که درباره پیامبر اسلام(ص) بروز و ظهور یافته است. انگارههایی که در طول تاریخ، مورد استناد گروههای مختلف قرار گرفته و بخشی از آن نیز در متون مستشرقان بازتاب یافته است. یکی از مهمترین انگارههای سوگیرانه درباره پیامبر(ص)، روش ایشان در گسترش اسلام میباشد. تحقیق حاضر درصدد بوده تا میزان برجستهسازی خشونت به عنوان روش مورد استفاده پیامبر(ص) برای گسترش اسلام و به حاشیه راندن روشهای دیگر ایشان همچون تبلیغ، آموزش، معاهده و جلب اعتماد را مورد بررسی قرار دهد. در این پژوهش برای روشهای مسالمتآمیز و روشهای سختگیرانه، متغیرهای مستقلی مشخص شد. دعوت و تبلیغ کلامی و رفتار نیکو با مخالفان، از نخستین روشهای مسالمتآمیز ایشان برای گسترش اسلام دانسته شده و در بخش روشهای سختگیرانه، مواردی مانند نزاع، تهدید، جنگ، ترور، تبعید، کشتن اسیر و قصاص، بدون اینکه مورد بررسی سندی و محتوایی قرار گیرند، مورد تصریح قرار گرفتهاند. این درحالی است که یافتههای این تحقیق نشان داد که تاریخ طبری به شکل قابل توجهی جنگ، ترور، نزاع و خشونت را در زندگی ایشان برجسته ساخته و دعوت، آموزش و تبلیغ به صورت قابل توجهی به حاشیه رانده میشود. | ||
کلیدواژهها | ||
انگاره مغرضانه؛ خشونتگرایی؛ «تاریخ الامم والملوک»؛ محمد بن جریر طبری؛ تاریخ طبری | ||
عنوان مقاله [English] | ||
The Contribution of Al-Tabari’s Historiography to the Development of Biased Perceptions: A Case Study on the Prophet Muhammad’s relying on Violence in the Islamic Da'vah | ||
نویسندگان [English] | ||
Leila Najafianrazavi1؛ Yasaman Yari2 | ||
1Department of History, Faculty of Literature and Humanities, Ferdowsi University of Mashhad, Mashhad, Iran | ||
2PhD., Department of Islamic History, University of Tehran, Tehran, Iran | ||
چکیده [English] | ||
Alongside the meticulous recording of Qur'anic verses, the life and conduct of Prophet Muhammad (PBUH), as a religious model for Muslims, attracted significant attention from early Islamic scholars and writers, to the extent that even the Prophet's gaze or facial expressions during specific events were carefully documented. This meticulous attention laid the foundation for Islamic historiography, which emerged as one of the earliest sciences in Islamic civilization and significantly influenced the development of various perceptions about the Prophet in later periods—some of which, whether intentionally or unintentionally, presented a biased portrayal of his life. Among these perceptions is the image of Islam as a religion spread by the sword, a notion that has been perpetuated over time. A major part of this skewed portrayal originates from the way early Islamic authors, particularly in their treatment of the Prophet’s military campaigns, emphasized violence in the Prophet’s methods of expanding Islam, while others—due to either academic shortcomings or lack of critical perspective—reproduced these narratives. This trend was further reinforced in post-18th century orientalist writings, where references to Islamic sources lent a pseudo-academic legitimacy to these biases. Central to this process is Muhammad ibn Jarir al-Tabari (d. 923 CE) and his seminal work Tārīkh al-Umam wa al-Mulūk (commonly known as Tārīkh al-Ṭabarī), which holds an indispensable position in Islamic historiography, particularly due to its preservation of otherwise lost earlier sources and its comprehensive inclusion of diverse narratives. The prominence of Ṭabarī’s account in subsequent historical texts has rendered it highly influential in shaping prevailing perceptions of the Prophet’s life among Western scholars. One of the most critical of these perceptions is the notion that the Prophet predominantly employed violence in spreading Islam. This study seeks to assess the extent to which violence was highlighted in Ṭabarī’s portrayal of the Prophet, in contrast to his other peaceful methods such as preaching, education, treaty-making, and trust-building. By defining independent variables for both peaceful and forceful methods—such as verbal invitation, kind behavior toward opponents versus conflict, threats, war, assassination, exile, execution of captives, and retaliation—the study reveals that Ṭabarī's historical narrative significantly amplifies acts of violence, while relegating the Prophet’s peaceful strategies to the margins. | ||
کلیدواژهها [English] | ||
biased perception, violence, Tārīkh al-Umam va al-Mulūk, Mohammad ibn Jarir al-Tabari, Tabari’s historiography | ||
مراجع | ||
آئینهوند، صادق (1388).کتب تاریخنگاری طبری. کیهان اندیشه، شماره 25.
ابن اثیر، عزالدین على (1371). تاریخ کامل بزرگ اسلام و ایران. ترجمه ابوالقاسم حالت و عباس خلیلى. تهران: مؤسسه مطبوعاتى علمى، ج1.
ابن هشام (1383). سیره ابن هشام. ترجمه رفیعالدین اسحاق ابن محمد همدانی. تهران: نشر مرکز.
اسعدی، مرتضی (1381). مطالعات اسلامی در غرب انگلیسی زبان از آغاز تا شورای دوم واتیکان (1965م). تهران: انتشارات سمت.
بلاذری، احمد بن یحیی بن جابر (1996م). انساب الاشراف. بیروت: دارالفکر، الجزء الاول.
تولی، جیمز (1383). روششناسی اسکینر در تحلیل اندیشه سیاسی. ترجمه غلامرضا بهروزی لک. علوم سیاسی، 7(28).
جواد، علی (1369). موارد التاریخ الطبری. مجلة المجمع الالعلمی العراق، ج1.
جواد، علی (بیتا). تاریخ عرب فی الاسلام (السیرة النبویة). بیروت: دارالحداثة.
حورانی، آلبرت و همکاران (1394). تاریخنگاری در اسلام. ترجمه یعقوب آژند. تهران: گستره.
خلاصه مقالات شیخ المورخین ابوجعفر محمد بن جریر طبری، به مناسبت یکهزار و یکصدمین سالگرد وفات طبری (۲۲-۲۴). سمینار بینالمللی طبری. ساری: دانشگاه مازندران، ۱۳۶۸.
دوری، عبدالعزیز (1420ق). نشاة علم التاریخ عند العرب. مرکز زاید للتراث و التاریخ.
رامپولا، مری لین (1394). راهنمای نگارش تاریخ. ترجمه لی لا سازگار. تهران: انتشارات آگاه.
سجادی، صادق؛ عالمزاده، هادی (1391). تاریخنگاری در اسلام. تهران: سازمان سمت.
سزگین، فؤاد (1396). تاریخ نگارشهای عربی. ترجمه، تدوین و مادهسازی مؤسسه نشر فهرستگان. تهران: به اهتمام خانه کتاب.
سعید، ادوارد (1377). شرقشناسی. ترجمه عبدالرحیم گواهی. تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی.
شهابی، علیاکبر (1314). احوال و آثار محمد بن جریر طبری. تهران: انتشارات اساطیر.
طبری، محمدبن جریر (1375). تاریخ طبری. ترجمه ابوالقاسم پاینده. تهران: اساطیر،ج3، 1، چاپ پنجم.
عسکری، مرتضی (1368). نقد متد طبری در تاریخنگاری. کیهان اندیشه، شماره 25.
کندی، هیو (1392). طبری تاریخنگار مسلمان و شاهکار او. گروه مترجمان؛ به کوشش محمدحسین ساکت. تهران: خانه کتاب.
محمودی، جلال (1393). روش تاریخنگاری محمد بن جریر طبری (پیوند تاریخ و حدیث). مطالعات تقریبی مذاهب اسلامی، شماره 38، ص32-42.
مسعودی، أبوالحسن (1374). مروج الذهب و معادن الجوهر. ترجمه ابوالقاسم پاینده. تهران: انتشارات علمى و فرهنگى، ج1.
مولانا، حمید (1375). رسانهها و انگارهسازی. ترجمه غلامرضا تاجیک. رسانه، 8(2)، ص10-17.
نعمانی، شبلی؛ الندوی، سید سلیمان (1917م). دائرةالمعارف فی سیرة النبی. بینا.
واقدی، محمد بن عمر (بیتا). المغازی. ترجمه محمود مهدوی دامغانی. تهران: مرکز نشر دانشگاهی، ج1.
Bennett, C. (1998). In search of Muhammad. London: Cassell Academic.
Muir, W. (1858). Life of Mahomet. London: Smith.
Wāqidī, M. (1856). History of Muhammad,s campaingns. Edited by A.V. Kermer. Alexandria: Baptist Mission Press. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 2 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 2 |