حوزه: با تشکر از حضرت عالى که گفت و گوى با مجلّه حوزه را پذیرفتید, مجله اى که در راه اندازى, آن نقش داشته اید. بى گمان, روایت چگونگى شکل گیرى و فکرى که به نشر مجلّه حوزه انجامید, براى خوانندگان جاذبه خواهد داشت و پس از گذشت دو دهه از نشر پیاپى و استوار مجلّه حوزه, گامها و حرکتهاى شورانگیز نخست در افروختن این مشعل, زیبایى و شکوه خود را دارد و همچنان نو و برانگیزانند و ره گشاست. اکنون مصدع شدیم تا روایت چگونگى شگل گیرى مجله حوزه را از زبان شما بشنویم.
این جانب از آغاز تأسیس, از اواخر سال 1360, ذى حجّه1401 هـ.ق. دست اندرکار و در جهت انتشار مجلّه حوزه, گزینش و تربیت نویسندگان, نگارش مقاله ها و تهیه امکانات بوده ام. داستان از این قرار بود:
روزى, مرحوم آیت اللّه عبایى خراسانى, که سابقه آشنایى و همکارى از پیش از انقلاب با هم داشتیم و من چند ماهى بود که مسؤولیتهاى فرهنگى را که در تهران داشتم, رها کرده و به قم آمده بودم, به دفتر خود, که آ ن وقت درساختمان کنونى جامعه مدرسین بود, دعوت کردند و گفتند: حوزه علمیه مجلّه اى براى طلاب و روحانیّون, که انعکاس دهنده مسائل فرهنگى و تبلیغى باشد, ندارد, چه خوب است شما. که سابقه کار مطبوعاتى در تهران داشته اید, چنین مجلّه اى را انتشار دهید.
این جانب هم, که در آن وقت یکى از آرزوهاى دیرینم بود که از حوزه مجلّه اى براى طلاب و اهل علم نشر یابد, پذیرفتم و با یکى از دوستان قدیمى خود, که به تازگى از مشهد به قم آمده بود, در میان گذاشتم و قرار شد زمینه انتشار چنین مجلّه اى را فراهم کنیم. چون جایى نداشتیم, در طبقه سوم پاساژ قدس, با توصیه مرحوم آقاى عبایى یکى دو اتاق گرفتیم و مستقرّ شدیم.
بنا شد براى طرح و شکل مجلّه و چگونگى جذب و تربیت نویسنده, برنامه ریزى کنیم. در آ ن زمان, جناب آقاى محمد رضا حکیمى, قم تشریف داشتند و از ایشان, براى انتشار مجلّه و کم و کیف آ ن نیزمشورت مى گرفتیم. در جلساتى که تشکیل مى شد, ایشان با علاقه و جدیّت نظر مى دادند و انصافاً در آن سا لها, سهم جدّى در چگونگى انتشار و ارتباط با شخصیتهاى فرهنگى کشور و شکل وشمایل مجلّه داشتند. و به تعبیر خودشان: مى خواستند تجربه سالها حضور در انتشارات فرانکلین(انقلاب اسلامى امروز) را به حوزه و نسل جدید منتقل کنند.
این مطالعات, بیش از شش ماه طول کشید و در این مدت, این جانب, در پى گردآورى مقالات بودم. در همین فاصله, مسائل دارالتبلیغ پیش آمد و ساختمان انتشارات, که اول صفائیه(شهداء) بود, همراه دیگر ساختمانها, به دفتر تبلیغات اسلامى واگذار شده و دوست مشهدى ما, به مشهد برگشت و این جانب, افزون بر مسؤولیت مجلّه اى که قرار بود نشر بدهیم, مسؤول انتشارات دفتر تبلیغات شدم و لذا جهت سازماندهى مجلّه با امکانات بیش ترى اقدام کردم و از آن جمله گزینش نیروهاى جوان براى آموزش نویسندگى, روش تحقیق, آشنایى با علوم انسانى مورد نیاز حوزه ها چون: روان شناسى, جامعه شناسى, حقوق و تاریخ.
بیش از هفت ماه پس از این آموزشها و گرفتن مقالاتى از افراد بیرون از مجلّه و ضمیمه کردن آنها با مقالات افرادى از مجلّه, که آمادگى بیش ترى براى نوشتن داشتند, زمینه انتشار مجلّه در آبان1362 فراهم گردید و نخستین شماره مجلّه در این تاریخ منتشر شد. مجله اى که در آغاز با واکنشهایى همراه بود, از سویى توسط نیروهاى انقلاب و روشنفکران و طبقات بیرون حوزه مورد استقبال قرار گرفت, به گونه اى که شماره اول آن به سرعت به فروش رسید. نامه هایى در حمایت و تجلیل از مجلّه, مرتب به دفتر مجلّه مى رسید, استقبال به حدّى بود که چند شماره اول مجلّه در تیراژ سى هزار و بیش تر, تمام شد. از سوى دیگر, مجلّه توسط جریاناتى از تریبونِ نمازجمعه و برخى اشخاص بنام و جنجالى مورد طعن و مخالفت قرار گرفت. در حالى که این جانب بعد ها, با آنان صحبت کردم, به طور مشخص, هیچ کدام, دلیل خاص و موجّهى به جز مخالفت با دفتر تبلیغات نداشتند. بالآخره حساسیتهایى نسبت به مجلّه ایجاد شده بود.
من دلیل حساسیت را نه خود مجلّه, که حساسیت نسبت به دفتر تبلیغات مى دانستم.
حوزه: در آن برهه دفتر تبلیغات اسلامى, مرحوم آقاى عبایى خراسانى, شما و دیگر دوستان دست اندرکار چه نیازهایى در حوزه احساس مى کردید و چه خلأهایى را مى دیدید که مى باید با نشر مجله اى آن را برآورده و پرکنید. در اساس, چه هدفهایى را دنبال مى کردید.
همان گونه که اشاره شد,شکل گیرى مجلّه حوزه براساس نیازى بود که نسبت به روحانیون, بویژه پس از انقلاب اسلامى, احساس مى شد. این نیازها و اهدافى که درپى آ نها بودیم, به صورت شورایى مورد توجه قرار مى گرفت. و در این راستا این جانب شورایى را به وجود آوردم که این اهداف و نیازها را مورد توجه قرار بدهد و خودم نیز مرتب شرکت مى کردم. حتى در جهت تقویت برنامه ها, افرادى را از بیرون دعوت مى کردم. اهداف مهمى که ما در پى آنها بودیم, به شرح زیر است:
1. انتشار مجلّه اى که ارگان حوزه هاى علمیه باشد, نقطه ربط و پیوند میان حوزه ها قرار بگیرد. و لذا باید به مسائل و مشکلات و کاستیهاى حوزه ها بپردازد و در سطحى قابل طرح, پیشنهادهایى را براى مراجع و مسؤولین طرح کند.
2. روحانیت به قدرت رسیده بود, این قدرت براى خودش پیامدهایى را ایجاد مى کرد, از سویى دیگر نمى توانست ازمسائل و علوم زمانه خود بى خبر باشد, باید از جهان, و نیاز انسان و حوادثى که براى او اتفاق مى افتد, آگاه باشد. از این روى اطلاع رسانى, یکى از اهداف مجلّه بود. و از سوى دیگر, قدرت, آفتهایى را به دنبال مى آورد که نیازمند به تذکر به وارستگى و عدم توجه به دنیا و زخارف آن بود که دستورالعملها, یا آفات علم و برخى دیگر از مقاله ها,در این راستا, طرح ریزى و نگارش مى یافت. یا ضرورت نقد و انتقاد در جامعه, در این فضا طرح گردید.
3. بررسى مسائل آموزشى و درسى حوزه, مسائلى که جنبه صنفى داشت و همین نقد کتابها و روشهاى درسى رایج در حوزه ها, یکى از اهداف بود که در هر شماره, به مناسبتى مطرح مى شد.
4 . یکى دیگر از اهداف مجلّه, آگاهى دادن حوزه ها و روحانیت به مسائل و جریانات علمى و فرهنگى بود که در این راستا, با توجه به این که مجلّه دوماهنامه بود, نمى توانست ا خبار روز را مطرح کند, اما مى توانست برخى اخبار و گزارشهاى فرهنگى و اجتماعى را انعکاس بدهد.
لازم به ذکر است که در آ ن زمان, هیچ مجله اى در قم, به جز مکتب اسلام منتشر نمى شد.
افزون بر این که این مجلّه مکتب اسلام مخاطبش عام بود و کم تر به مسائل حوزه ها مى پرداخت.
مجله اى فراموش شده بود, به حدّى که بسیارى, حتى در حوزه ها نمى دانستند این مجلّه, باز هم منتشر مى شود, یا خیر, در حالى که مجلّه حوزه, با انتشارش فضا و مخاطبان جدید پیدا کرد و زمینه طرح مسائل و انگیزه انتشار مجلّه هاى دیگر عمومى و تخصصى گردید و حتى زمینه انتشار کتابهایى در راستا و فضا و عنوان مقالات مجلّه شد.
حوزه: آیا از آغاز همین نام براى مجله برگزیده شد, یا نام دیگرى قرار بود روى آ ن گذاشته شود.
در آغاز, نام مجلّه را(روشنگران) گذاشتیم و دوستان هم, با توجه به اهداف مجلّه, این نام را همه پسندیدند و حتى آقاى محمد رضا حکیمى هم, که دنبال نام مناسبى براى مجلّه بود, این نام را پسندیده بود. قرار شد که طرح پشت جلد را به گرافیستى بدهیم, تا شکل و نام مجلّه را طراحى کند. قرعه به نام گرافیست مشهور ایران آقاى مرتضى ممیّز افتاد. ایشان در فضا و فرهنگى نبود که براى مجلّه اى از حوزه و بُعد دینى همکارى کند. امّا با سفارش آقاى حکیمى و آشنایى دیرینى که با هم داشتند و گفته بودکه این مجلّه توسط عده اى از روحانیون جوان و با افکار نو قرار است منتشر شود, پذیرفته بود.
او این پیشنهاد را داد که نام مجلّه(حوزه) باشد و با این نام منتشر شود. اندکى براى ما شگفت انگیز بود. پس از مشورتها و گفت و گوهاى بسیار در شوراى مجلّه, و خود آقاى حکیمى, در نهایت این نام و طرح پشت جلد انتخاب و تصویب شد.
حوزه: از بازتاب انتشار مجلّه حوزه در آن فضاى آرام و ساکت حوزه بگویید. از برخورد علما, بویژه حضرت امام اگر خاطره اى دارید, براى ما بیان کنید.
, عرض کردم که انتشار مجلّه در خلأ و نیاز فرهنگى منتشر شد و مانند توپى بود که در فضاى آرام حوزه صدا کرد. همه با هم مى گفتند: مجلّه حوزه, مجله اى است که از سوى نسلى جدید, که داعیه اى دارند و در استقلال خاصى به سر مى برند, منتشر شده است.
انتشار مجلّه چنان مهم بود که آقاى آذرى قمى آن را در نماز جمعه مطرح کرد و آقاى محمد یزدى در سخنرانى خبر از انتشار مجلّه داد.
مخالفتهاى برخى حضرات, باعث انتشار و طرح بیش تر مجلّه شد.قشرها و گروه هاى مختلف آ ن را مى خریدند و مى خواندند.
ییادم نمى رود که روزى به دفتر مرحوم حضرت امام, رحمة اللّه علیه, رفته بودم, مرحوم حاج احمد آقا مى گفتند:
(امام, هر وقت این مجلّه منتشر مى شود به دقت آن را مى خوانند و مطالب آن را دنبال مى کنند.)
این جانب دلم مى خواست که بدانم امام درباره مطالبى که درباره مجلّه, از سوى برخى افراد, مطرح است, چه نظرى دارند؟ مى خواستم بدانم نظر ایشان درباره مجله منفى است,یا مثبت که حاج احمد آقا تأکید کردند, امام درباره مجلّه نظر منفى ندارد.
امّا رغبت به مطالعه و پى گیرى از سوى آ ن سفر کرده, نشان مى داد که به ضرورت انتشار مجلّه اهمیت قائل هستند.
از سوى دیگر, قشرى از طبقات اهل علم و فرهنگ, با نوشتن نامه و مقاله و یا از طریق تلفن, علاقه و پیوند خود را با مجلّه ابراز مى کردند, از جمله آقاى خدیوجم, آقاى دکتر مهدى محقق, آقاى ایرج افشار و نویسندگان کیهان و…از نویسندگان و علماى بلاد, بسیار بودند که به دفتر مجلّه مى آمدند و خوشحالى خود را نسبت به مجلّه ابراز مى داشتند.
حوزه: به چه انگیزه اى در سالهاى نخست, نام نویسنده و مقاله ها چاپ نمى شد و مقاله ها بدون نام نویسنده عرضه مى گردیدند.
در رابطه با ذکر نام نویسندگان,براى این جانب و برخى از دوستان شوراى مجلّه, دو نکته مطرح بود:
1. فکر مى کردیم این گونه مجلّه را منتشر کردن, بهتر است و راحت تر مى توان مطالبى را که مى خواهیم و لازم مى دانیم, دنبال کنیم. احساس آزادى بیش ترى مى کردیم. چون مجلّه, جاى خود را باز کرده بود و به اندازه کافى, نَفس مجله و مقاله هاى آن صدا کرده بود, عدم ذکر نام نویسنده, موجب آن مى شد که کسى با حساسیت و مخالفت به دنبال نویسنده نرود.
ییادم نمى رود یکى از نویسندگان بزرگ ـ فکر مى کنم آقاى خدیوجم بود ـ در نامه اى نوشته بود:
(شما با ذکر نکردن نام خود, به هویت مجلّه مجهولیت بخشیده اید و خود را مانند اخوا ن الصفا کرده اید. نویسندگانى که دائرة المعارف فلسفى قرن چهارم را نوشته بودند و بالآخره هنوز به صورت قطعى معلوم نیست که اخوان الصفا, چه کسانى هستند)
2. نویسندگان مجلّه حوزه, افراد بلند آ وازه و با عنوان نبودند و در آن زمان خواندن مقاله, عنوان لازم داشت. باید آیت الله و این قبیل عناوین باشد, تا افراد مطالبش را بخوانند و بپذیرند. ما به مصداق کلام امیرمؤمنان مى خواستیم بگوییم:
(انظر الى ما قال و لا تنظر الى من قال)1
عناوین و شهرت و سابقه نویسندگى مهم نیست, آن چه مهم است, مطلب است و شما به دنبال آوازه نروید.
حوزه: آیا در آن زمان, در حوزه علمیه و دیگر حوزه ها, مجلّه صنفى و ویژه روحانیون و یا نزدیک به سبک و سیاق مجلّه حوزه منتشر نمى شد و بفرمایید مهم ترین ویژگیهاى مجلّه حوزه در آن برهه چه بود.
در آن وقت من مجلّه حوزه اى سراغ ندارم. مجلّه حوزه فرصتى را فراهم کرد که مجلّه هاى دیگرى در همین سیاق منتشر شوند, مانند نور علم و بعدها مجلّه هاى دیگرى در حوزه, یکى پس از دیگرى منتشر شدند.
مهم ترین ویژگى مجلّه حوزه, استقلال, طرح مطالب جدید, وابستگى به نسل جدید, جاذبه و به روز بودن مطالب, حریّت در طرح مطالب, پاسخ گویى به نیازهاى علمى و فرهنگى حوزه, رعایت اصول نویسندگى, ادب, سماحت و پرهیز از توهین و حمله به افراد و شخصیتها بود.
حوزه: اثرگذارى مجلّه حوزه را در رشد فکرى حوزه ها و طلاب چگونه ارزیابى مى کنید.
, بدون شک مجلّه حوزه تأثیر جدى در رشد فکرى حوزه و طرح مطالب جدید و انتشار مجله هاى علمى وفرهنگى داشت. کادرهاى مجلّه پس از آن به سراغ انتشار مجلّه هاى دیگر رفتند, یا جریانهاى فرهنگى جدیدى را در حوزه هاى مختلف, مانند بازگشت به قرآن و پژوهشهاى قرآنى, تهیه دائرة المعارفها, فرهنگنامه ها و مانند آن به وجود آوردند و به نظر من ویژگى مهم مجلّه حوزه, حرکت دسته جمعى و فکر جمعى بود. ما کار جمعى مى کردیم و تصمیم جمعى مى گرفتیم و همین امر از ویژگیهاى مجلّه بود.
حوزه: بى گمان کار مجلّه حوزه, راه اندازى, تربیت نویسندگان جوان, وقت و نیروى زیادى از شما و دیگر دست اندرکاران مى گرفت. در این باره اگر نکته, مطلب و تجربه اى دارید,بیان کنید.
انتشار مجلّه در آن زمان که ما مى خواستیم نویسندگانى را با سبک و سیاق جدید تربیت کنیم, تلاش بسیار لازم داشت. این جانب گاهى از ساعت7 صبح, تا 11صبح براى مجلّه کار مى کردم. گرچه من, هم مدیر انتشارات و هم مسؤولیت اداره مجلّه را به عهده داشتم, امّا حجم بسیارى از وقت من در مجلّه صرف مى شد, چون آرزوى من از سالهاى پیش, حتى قبل از انقلاب, که فکرى براى اصلاح حوزه و تغییر نظام آموزشى حوزه داشتم, انتشار مجله اى بود که بتواند این اهداف را دنبال کند و لذا گاهى هفته اى دوبار تهران مى رفتم و برخى از دوستان از این شهر به آن شهر به دیدن محققان و شخصیتهاى بزرگ مى رفتیم, تا مصاحبه کنیم و یا تجربه هاى آنان را به مجلّه و نویسندگان مجلّه انتقال دهیم. خاطره اى از ملاقات با علّامه محمد تقى شوشترى دارم که هیچ گاه از یادم نمى رود. امّا چون بازگویى این خاطره به درازا مى کشد, از نقل آن صرف نظر مى کنم.
بله انتشار امروز مجلّه حوزه, با پشتوانه عظیم از سرمایه وقتى و انتقال تجربیات و فراهم کردن شرایط به وجود آمده است.
*محقق, نویسنده و قرآ ن پژوه و داراى آثارى چون: المفسرون حیاتهم و منهجهم, قرآن و تفسیر عصرى, تفسیرالقرآ ن المجید المستخرج من تراث الشیخ المفید, سیر تطور تفاسیر شیعه, آشنایى با تفاسیر, آزادى در قرآن, کاوشى در تاریخ جمع قرآن, قرآن و فرهنگ زمانه,فقه پژوهى قرآن, قلمرو اجراى شریعت در حکومت دینى.
قرآن و تفسیر عصرى, تفسیرالقرآ ن المجید المستخرج من تراث الشیخ المفید, سید تطور تفاسیر شیعه, آشنایى با تفاسیر, آزادى در قرآن, کاوشى در تاریخ جمع قرآن, قرآن و فرهنگ زمانه,فقه پژوهى قرآن, قلمرو اجراى شریعت در حکومت دینى.
گفت وگو با حجت الاسلام والمسلمین سیداحمد حسینى خراسانى*
حوزه: با تشکر از حضرت عالى که گفت و گوى با ما را پذیرفتید. پرسش نخست ما این است که از چه زمانى با مجلّه حوزه آشنا شدید و چه ارزیابى از آن دارید.
از اولین شماره اى که از مجلّه حوزه انتشار یافت, تا به امروز با آن همراه بوده ام و از حاصل تلاش علمى و فکرى دوستان فاضل صاحب مقاله در آن مجلّه وزین با اطلاع هستم. در مجموع, مجلّه را در طول تاریخ حیات اش مثبت ارزیابى مى کنم.
حوزه: چه ویژگیها و برجستگیهایى در مجلّه حوزه, از نظر محتوا و صورت, در طول انتشار آن دیده اید و به نظر حضرت عا لى چه روشهایى را باید پیش گرفت, تا این ویژگیها و برجستگیها, همچنان بمانند و از شادابى آنها کاسته نشود و بر شکوفایى و بالندگى آنها افزوده شود.
براى مجلّه حوزه چند ویژگى دیده و مى بینم:
1. به مقتضاى الفضل لمن سبق, جایگاه و سهم مجلّه حوزه و پیشگامى آن در ساحَت قلم و رواج آن و اهمیت به نویسندگى, محفوظ و غیرقابل انکار است.از تحولات بسیار مبارک در حوزه علمیه قم و در حوزه هاى دیگر,پس از انقلاب اسلامى, رویکرد جدّى فضلاى حوزه به تحقیق و نویسندگى و انس با قلم است.
اصل حرکت مجلّه حوزه در این ساحت, بسیار عالى است. هر چند در مباحثى که مطرح مى کند, با آن چه انتظارمى رود,فاصله بسیار است; لیکن اصل حرکت, مبارک و داراى آثار بسیار زیادى بوده است که نقش مجلّه حوزه, به عنوان پیشگام این عرصه بر کسى پوشیده نیست.
2. تلاش به هدف تبیین تفکر صحیح و سلیم و معتدل دینى, فقهى, سیاسى و اجتماعى, با طرح اندیشه هاى بلند و والاى بزرگانى مانند: شیخ مؤسس حاج شیخ عبدالکریم حائرى, آیت الله بروجردى, امام خمینى, شهید مطهرى, شهید صدر و…از امتیازها و برجستگیهاى مجله حوزه است.
3. فراهم ساختن بستر مناسب براى استفاده طلاب و فضلا از تجربه هاى پیشگامان عرصه دین, دانش, فقاهت و اجتهاد, اخلاق و معنویت که نقش مصاحبه هاى متعدد با شخصیتهاى علمى و نیز بازگو کردن دستورالعملهاى اخلاقى از استادان فن, همه و همه, از عوامل تأثیرگذار در این هدف هستند.
4. اطلاع رسانى, توجه دادن به مسائل مورد ابتلا, به تناسب شرایط سیاسى, اجتماعى و فرهنگى جارى در جامعه, که در زمان خود, تأثیرگذار, راه گشا و الهام بخش بوده است. از جمله: پرداختن به مسائل مورد دغدغه در حوزه ها, مسائل مربوط به نظام آموزشى, متون آموزشى, نظام مالى حوزه و…
پیشنهادها:
براى آن که مجلّه حوزه بتواند جاذبه هاى خود را همچنان حفظ کند و ضمن داشتن مخاطبان دهه اول و دوم, مخاطبان جدیدى در دهه سوم پیدا بکند و به حیات علمى و اثرگذار خود با قوت و جذابیت و عمق ادامه بدهد, چند پیشنهاد ارائه مى دهم:
الف. پیشنهاد مى شود مجلّه از ارباب قلم, انسانهاى خوش فکر دعوت کند و با آنان قرار داد ببندد, امّا به جاى ارائه صفحه و سطر, از آنان به طور جدّ بخواهد که فکر جدید و طرح نو ارائه بدهند. به تفکر و تتبع برخیزند.
پرنویسى, مانند پرگویى است. همان گونه که پرگویى مذموم است, پرنویسى نیز, مورد نکوهش است. پرنویسى, بدون فرصت و زمان کافى براى مطالعه, تحقیق و تفکر, که اکنون در بین ارباب قلم رواج یافته, آسیبها و ضررهاى بسیارى به بار مى آورد و سبب کم شدن عمق اندیشه و سطحى اندیشى و کم مایگى فکرى و فرهنگى مى گردد. افزون بر پدیده زشت پرنویسى که اکنون مطبوعات ما گرفتار آن شده اند, پدیده دیگرى ظهور یافته و بسیار آزار دهنده است و آن این است که: مدام نوشته هاى چاپى, خطى مى شود و خطى ها چاپى!
روشن است با این گونه مقاله ها و نوشته ها, نباید انتظار تحول داشت.
و در همین راستا, گرفتارى دیگرى که وجود و بلیّه دیگرى که مطبوعات ما , گرفتارش شده اند, و با آن دست به گریبان اند, نویسندگان چند شغله است.
کسانى که با داشتن چند شغل و مسؤولیت, در ماه, مقاله و یا مقاله هایى را هم به این مجلّه و آن مجلّه, این روزنامه و آن روزنامه ارائه مى دهند که بى گمان در چنین نوشته هایى اثرى از نوآورى, ابتکار و خلاقیت نمى توان دید و از این گونه نویسندگان و نوشته هاى آنان, نباید انتظار داشت که بتوانند مشکلى را حل کنند و اندیشه اى نو ارائه بدهند.
ب. پیشنهاد مى شود: مجلّه حوزه از نویسندگان بیرونى هم بهره ببرد. نویسندگان مجلّه, نباید محدود و منحصر به دوستان همکار مجله باشند. تنوع در مطالب, مقوله ها و مقاله ها, تنوع در ارباب تحقیق و قلم را مى طلبد و این خود موجب جاذبه است و مانع از واخوردگى مخاطب و خواننده.
پیشنهاد مى شود: مجلّه حوزه بستر را براى بروز و ظهور فضلاى جدید, داراى ذوق, داراى حرف و طرح, بیش تر فراهم کند و حصار را بشکند.
ج. مجله باید نیرو و توان اطلاع رسانى دقیق و به روز از جریانهاى علمى, فرهنگى کشورى ومنطقه اى و جهانى برخوردار باشد. آن چه براى حوزه ها از جریانهاى فکرى در داخل و خارج مفید مى بیند, خیلى سریع انتقال بدهد. از باب مثال: چگونگى انتخاب پاپ در واتیکان, مدارج روحانیون مسیحى, وضعیت حوزه هاى علمى اهل سنت, در داخل و خارج, شرایط ورود و خروج, آیا براى ورود طلبه به آن مراکز, پذیرش, قید و شرط دارند,یا طلاب بى قید و شرط پذیرش مى شوند.
آیا در حوزه هاى علمى اهل سنت, درباره متون شیعه, کارى انجام مى گیرد, یا خیر؟
مجله بایداز فعالیتهاى علمى, پژوهشى مراکز مختلف دنیا, بویژه آن چه علیه دین, مذهب و بویژه شیعه انجام مى گیرد, به مخاطبان اصلى اطلاع رسانى کند.
درباره حوزه علمیه قم و دیگر حوزه ها به طور جدّ کار شود و گزارش تهیه گردد که آیا حوزه قم در حال رشد, بالندگى و رونق است, یا خیر. آیا حوزه هاى شهرستانها در حال گسترش و رونق اند, یا خیر در حال خمودگى به سر مى برند.
اگر پر رونق اند,دقّت شود که انگیزه ها و عوامل رونق چیست و اگر بى رونق اند, جست و جو شود و ریشه یابى گردد.
مجله حوزه باید روى نظام آموزشى حوزه ها, چگونگى پرداخت شهریه, مدیریت, کارآمدى و ناکارآمدى آن بحث کند و طرح و نظریه و پیشنهاد ارائه بدهد.
البته همه اینها باید با دقت, از روى حوصله, کارشناسى دقیق و با در نظرگرفتن همه ابعاد قضیه انجام بگیرد.
د. درباره آیین نگارش, ویراستارى, ادبیات, واژگان…ضمن همراهى با زمان, و رعایت ادبیات روز, باید توجه شود که جورى نباشد که واژه نو که مورد استفاده قرار مى گیرد, هنوز مخاطب معناى آن را نفهمیده, در شماره بعدى منسوخ شود و واژه دیگرى جایگزین آن شود. پارسى را باید درست پاس داشت. حوزه خود داراى ادبیاتى است مخصوص, باید دقت شود.