
تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,408 |
تعداد مقالات | 34,617 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,341,299 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,871,548 |
علم اجمالى و گزاره فصلى | ||
نقد و نظر | ||
مقاله 6، دوره 10، شماره 40-39، مهر 1384، صفحه 178-206 اصل مقاله (202.09 K) | ||
نوع مقاله: تخصصی | ||
نویسنده | ||
محمود مروارید | ||
تاریخ دریافت: 19 تیر 1395، تاریخ پذیرش: 19 تیر 1395 | ||
چکیده | ||
از جمله مباحث مهم و جالب توجه اصول فقه, بحث علم اجمالى و مسائل مرتبط با آن است. این بحث گستره اى وسیع و فروع متعددى دارد. دانش وران علم اصول مبادى مختلفى را براى بحث مزبور بر مى شمارند; یکى از مهم ترین این مبادى, مسئله ماهیت علم اجمالى و تفاوت آن با علم تفصیلى است. در اصطلاح علم اصول, علم اجمالى علم به گزاره ای1 است که موضوع آن مفهوم (یکى از آن دو ) (احدهما)باشد, به نحوى که ضمیر آن دو (هما) به اشیاى معینى در خارج اشاره مى کند.2 دانش وران علم اصول تقریباً اتفاق نظر دارند که سنخ علم در علم اجمالى و تفصیلى یک سان است, و تفاوت آن دو به معلوم باز مى گردد. هم چنین از دیدگاه دانش وران علم اصول, معلوم بالذات در علم اجمالى, گزاره اى حملى است که موضوع آن مفهوم (یکى از آن دو) (احدهما) است. مسئله اصلى و مورد اختلاف این است که مفهوم (یکى از آن دو ) (احدهما) یا گزاره اى که این مفهوم موضوع آن است, از چه امرى حکایت مى کند, و به تعبیر دیگر, معلوم بالعرض در علم اجمالى چیست. در بیشتر منابع اصولى, هرگاه عبارت (متعلق علم اجمالى) به کار مى رود, منظور چنان که علم اجمالى (یا همان معلوم بالعرض) است, نه معلوم بالذات. علاوه بر این, دانش وران علم اصول اکثراً بحث را بر مفهوم (احدهما) متمرکز مى کنند, نه گزاره اى که (احدهما) موضوع آن است, و گویا از دیدگاه ایشان, با تعیین محکى این مفهوم, محکى آن گزاره نیز خود به خود معین مى شود;براى مثال وقتى گفته مى شود: (متعلّق علم اجمالى فرد یا واقع است), منظور این است که مفهوم (احدهما) از فرد یا واقع حکایت مى کند. در هرحال, این مسئله دراساس مسئله اى فلسفى است, و این که اطراف علم اجمالى (یعنى مشارالیه هاى ضمیر (هما)) تکالیف شرعى باشند یا نه, تأثیرى در اصل مسئله ندارد. به اعتبارى مى توان مبحث مذکور را متعلّق به حوزه فلسفه زبان دانست, زیرا سخن در این باره است که جملاتى که واژه (یکى از آن دو) در آنها به کار رفته, چه ساختار منطقى اى دارند و از چه واقعیتى حکایت مى کنند. | ||
عنوان مقاله [English] | ||
علم اجمالى و گزاره فصلى | ||
نویسندگان [English] | ||
mahmud morvarid | ||
مراجع | ||
اصفهانى, شیخ محمد حسین, نهایة الدرایه فى شرح الکفایه, قم: مؤسسه آل البیت لاحیاء التراث, 1414 هـ.ق. Jeffrey , k . (2001),زstructured propositionsس , in Stanford Encyclopedia of philosophy. Kenny , A. (2002) , Frege: An introduction to the founder of modern analytic philosophy, Oxford: Blackwell. McGrath, M. (2005),زPropositionsس, in Stanford Encyclopedia of Philosophy. Sowyer, (2002), زPropertiesس, in Stanford Encyclopedia of Philosophy. Withgenstein, L. (2001), Tractatus Logico-Philosophicus, London: Routledge. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 470 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 351 |