
تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,522 |
تعداد مقالات | 35,774 |
تعداد مشاهده مقاله | 15,187,229 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 6,873,070 |
قاعده لطف و فیض در اسلام و مسیحیت از نگاه دو فیلسوف مدرسی | ||
پژوهشهای عقلی نوین | ||
مقاله 7، دوره 9، شماره 18، اسفند 1403، صفحه 151-172 اصل مقاله (606.41 K) | ||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22081/nir.2022.64170.1371 | ||
نویسندگان | ||
سمیه بخشی قولنجی* 1؛ بهروز صدقی شامیر2 | ||
1دانشجوی دکترای مطالعات تطبیقی ادیان گرایش الهیات مسیحی | ||
2دکترای مطالعات تطبیقی ادیان گرایش الهیات مسیحی | ||
تاریخ دریافت: 21 خرداد 1401، تاریخ بازنگری: 07 مرداد 1401، تاریخ پذیرش: 29 شهریور 1401 | ||
چکیده | ||
در میان آموزههای پرمعنا و اثرگذار اسلامی و مسیحی، آموزۀ لطف (فیض) از جایگاهی والا برخورداراست. خواجه نصیرالدین طوسی و توماس آکوئیناس نمایندگان دو دین ابراهیمی (اسلام و مسیحیت) -که از قضا هم-عصر بودهاند- در دورۀ اسکولاستیک کلاسیک (مدرسی)، مباحث کلامی مستدلی دراینباره در کتابهای خود مطرح کردهاند. پرسش اصلی پژوهش پیشرو این است که آیا لطف (فیض) الهی، عرضۀ راهی تسهیلشده برای توفیق یافتن و عمل کردن به قوانین و شریعت باریتعالی است؟ یا نوعی دعوتنامۀ الهی- عرفانی است که برای کوتاه کردن راه نجات به کار گرفته میشود؟ نویسندگان میکوشند با روش توصیفی- تحلیلی ضمن بررسی نظریات توماس آکوئیناس و خواجه نصیرالدین طوسی به عنوان دو فیلسوفـ متکلم همعصر ، مشترکات و مفترقات آن دو را بررسی نمایند. دادههای این مقاله نشان میدهد مباحث فیض و لطف از دیدگاه توماس و خواجه به نتیجۀ واحدی نمیانجامد. در نگاه توماس، طبیعت اولیۀ انسان بهواسطۀ گناه نخستین آسیب دیده است؛ ازاینرو بشر جز با فیض الهی نمیتواند نجات یابد، اما خواجه لطف را جدا از گناه نخستین و محصول حکیم بودن خداوند میداند. | ||
کلیدواژهها | ||
"قاعده لطف"؛ "فیض"؛ "مدرسی"؛ "خواجه نصیر"؛ "توماس آکوئیناس" | ||
عنوان مقاله [English] | ||
A Comparative Study of the “Doctrine of Emanation” and the “Principle of Grace” from the Perspective of Thomas Aquinas and Khwāja Naṣīr al-Ṭūsī | ||
نویسندگان [English] | ||
Somaye Bakhshi Golenji1؛ Behruz Sedgi Shamir2 | ||
1خیابان خاقانی- فلکه دوم- پشت باشگاه مخابرات | ||
2seminary | ||
چکیده [English] | ||
Among the meaningful and efficacious Islamic and Christian teachings, the doctrine of grace (emanation) holds a high status. Khwāja Naṣīr al-Ṭūsī and Thomas Aquinas, representatives of the two Abrahamic religions (Islam and Christianity) - who happened to be contemporaries - have brought up well-reasoned theological discussions on this topic in their books during the classical scholastic period. The main question of the present research is whether Divine grace (emanation) offers a facilitated way to succeed and act on the laws and Shari'a of the Supreme Creator? Or is it a kind of Divine-mystical invitation that is used to shorten the path to salvation? The authors try to examine the similarities and differences between the theories of Thomas Aquinas and Khwāja Naṣīr al-Ṭūsī, as two contemporary philosophers-theologians, using a descriptive-analytical method. The data in this article show that the discourses of emanation and grace do not lead to a single conclusion from the perspectives of Thomas and Khwāja. In Thomas’s view, the original nature of man is damaged due to original sin; therefore, man cannot be saved except by Divine grace, but Khwāja considers grace as separate from original sin and views it a product of God’s wisdom. | ||
کلیدواژهها [English] | ||
the principle of grace', doctrine of emanation, ' will' salvation, 'scholastic, Khwāja Naṣīr' Thomas Aquinas | ||
مراجع | ||
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 216 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 7 |