
تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,427 |
تعداد مقالات | 34,796 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,501,995 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,920,754 |
قاعده لطف و فیض در اسلام و مسیحیت از نگاه دو فیلسوف مدرسی | ||
پژوهشهای عقلی نوین | ||
مقاله 7، دوره 9، شماره 18، اسفند 1403 | ||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22081/nir.2022.64170.1371 | ||
نویسندگان | ||
سمیه بخشی قولنجی* 1؛ بهروز صدقی شامیر2 | ||
1خیابان خاقانی- فلکه دوم- پشت باشگاه مخابرات | ||
2حوزه علمیه | ||
تاریخ دریافت: 21 خرداد 1401، تاریخ بازنگری: 07 مرداد 1401، تاریخ پذیرش: 29 شهریور 1401 | ||
چکیده | ||
در میان آموزه های پرمعنا و اثرگذار اسلامی و مسیحی، واژه لطف (فیض) از جایگاه والایی برخورداراست. خواجه نصیرالدین طوسی و توماس آکوئیناس نمایندگان دو دین ابراهیمی (اسلام و مسیحیت) که از قضا همعصر بودهاند در دوره اسکولاستیک کلاسیک (مدرسی) مباحث کلامی مستدلی در کتابهای خود مطرح کردهاند. پرسشی که در این پژوهش قابل طرح است، این است که آیا لطف (فیض) الهی عرضه راهی تسهیل شده برای توفیق یافتن و عمل کردن به قوانین و شریعت باریتعالیاست؟ یا نوعی دعوتنامه الهی- عرفانی است که برای کوتاه کردن راه به کار گرفته میشود؟ این پژوهش درصدد است با روش توصیفی- تحلیلی ضمن بررسی نظریات توماس آکوئیناس و خواجه نصیرالدین طوسی به عنوان دو فیلسوف و متکلم مسلمان و مسیحی همعصر، مشترکات و مفترقات آن دو را ببیند و نتایج مترتبه را عرضه کند. دادههای این مقاله نشان میدهد که مباحث فیض و لطف از دیدگاه توماس و خواجه به نتیجه واحدی ختم نمیگردد. در نگاه توماس چون طبیعت اولیه انسان بهواسطه گناه نخستین آسیب دیده است جز با فیض الهی، بشر نمیتواند نجات یابد اما خواجه لطف را فارغ از گناه نخستین، آن را محصول حکیم بودن خداوند میداند. | ||
کلیدواژهها | ||
"قاعده لطف"؛ "فیض"؛ "مدرسی"؛ "خواجه نصیر"؛ "توماس آکوئیناس" | ||
عنوان مقاله [English] | ||
The rule of grace in Islam and Christianity From the prespective of two scholastic philosophers. | ||
نویسندگان [English] | ||
Somaye Bakhshi Golenji1؛ Behruz Sedgi Shamir2 | ||
1خیابان خاقانی- فلکه دوم- پشت باشگاه مخابرات | ||
2seminary | ||
چکیده [English] | ||
Among the meaningful and influential teachings of Islam and Christianity, the word grace has a high status. Khawjeh Nasir al-Din al-Tusi and Thomas Aquinas, representatives of the two Abrahamic religions (Islam and Christianity) who were Incidentally contemporaries, have introduced rational theological issues in their books during the classical scholastic period. The question that can be asked in this research is whether the divine grace of offering is an facilitated way to succeed and practice the laws and the law of the sublime? Or is it some kind of divine-mystical invitation that is used to shorten the path? This research tries to see the commonalities of the two contemporary Muslim and Christian philosophers and theologians,using descriptive-analytical methods, while examining the theories of Thomas Aquinas and Khajeh Nasir al-Din Tusi, and presents the relevant results. The data of this article show that the issues of grace and kindness do not end in a single conclusion from the point of view of Thomas and Khajeh. In Thomas's view, because man's original nature has been damaged by sin, man can not be saved except by divine grace, but Khawjeh considers grace, regardless of original sin, to be the product of God's wisdom. | ||
کلیدواژهها [English] | ||
"kindness", "Rule of Grace", "scholastic", "Khajeh Nasir", "Thomas Aquinas" | ||
مراجع | ||
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 5 |